روانشناسی

مقاله های روانشناسی که در موضوع های مختلف به شما کمک میکند.

روانشناسی

مقاله های روانشناسی که در موضوع های مختلف به شما کمک میکند.

طبقه بندی موضوعی

۱۱ مطلب در تیر ۱۴۰۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

تقریبا همه ما می‌خواهیم باهوش باشیم و تقریبا همه ما می‌خواهیم ضریب هوشی فرزندمان بالا باشد. برای همین برای‌ مان مهم است بفهمیم بهره هوشی خودمان یا فرزندمان چیست، مگر نه اینکه هوش ما آینده ما را 09رقم می‌زند؟

در این مطلب دکتر مهبد ابراهیمی به سوال‌های مخاطبان بی‌بی‌سی فارسی درباره ضریب هوشی بر اساس جدیدترین یافته‌ها پاسخ گفته است.

در این مطلب سعی شده بدون پرداختن به نظریه‌ها و مبانی آماری پیچیده‌ای که ضریب هوشی (IQ) بر اساس آن تعریف شده، به سوال‌های مخاطبان پاسخ دهیم.

  • فرق هوش و ضریب هوشی (بهره هوشی) چیست؟

تعاریف مختلفی از هوش وجود دارد اما در این‌جا ما هوش را مجموعه توانایی‌ها و مهارتهای شناختی در نظر می‌گیریم که فرد را قادر به جذب، پردازش و بکارگیری اطلاعات می‌کند تا از آن برای یادگیری، تولید فکر و مفاهیم تازه، حل مسأله و ایجاد تغییر در محیط اطراف خود استفاده کند.

ذهن ما برای پردازش اطلاعات از این مهارتهای شناختی استفاده می کند: توجه، حافظه، قضاوت و ارزیابی، استدلال و استنتاج، حل مسأله، محاسبه، تصمیم گیری، تفکر انتزاعی، یادگیری از تجربه و اطلاعات، درک مطلب و مهارتهای زبانی و کلامی و برنامه ریزی. به این ترتیب طیف این توانایی‌ها بسیار وسیع است.

و اما بهره هوشی؛ از دیرباز این سوال برای بشر وجود داشته که چرا بعضی افراد خوب یاد می‌گیرند و ایده‌های عالی خلق می‌کنند اما برخی دیگر نه. چرا برخی کند و دیر یاد می‌گیرند و برخی تند و سریع.

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

خیانت زناشوی

رابطه خارج از ازدواج وضعیتی است که یک شخص ازدواج کرده با شخصی به جز همسر خود رابطه جنسی دارد. از دیدگاه دیگر، رابطه‌ای است که شخصی با یک فرد متاهل برقرار می‌کند.

در برخی جامعه‌ها رابطه خارج از ازدواج می‌تواند یک هنجار جنسی باشد در حالی که در جامعه‌های دیگری خیانت زناشویی و زنا نامیده شده و مجازات دارد. این نام‌گذاری‌ها بار اخلاقی، قانون مدنی و حقوق مذهبی دارد. همچنین ممکن است در جایی که منع قانونی ندارد تبعات قانونی از جمله در شرایط طلاق به وجود آورد.

رواج

در سال ۲۰۰۵ در پژوهش جهانی دورکس، ۲۲ درصد از افراد مورد مطالعه در سراسر جهان به داشتن رابطه جنسی خارج از ازدواج اعتراف کردند.

در قانون

رابطه جنسی خارج از ازدواج در بسیاری از کشورها ممنوع نبوده و غیرقانونی نیست. اما ممکن است در جایی که منع قانونی ندارد تبعات قانونی از جمله در شرایط طلاق به وجود آورد و امکان شکایت کردن افراد وجود داشته باشد.

رابطه جنسی خارج از ازدواج در بیشتر کشورهای اسلامی غیرقانونی است. مانند عربستان سعودی، پاکستان، ایران، افغانستان، کویت، مالدیو، مراکش، عمان، موریتانی، امارات متحده عربی، قطر، سودان، یمن.

چندهمسری

چندهمسری در برخی جامعه‌ها نوعی از ازدواج است که در آن زن یا مرد بیش از یک همسر دارند. اگر یک مرد بتواند به‌طور هم‌زمان با چند زن ازدواج کند چندزنی (تعدد زوجات) نامیده می‌شود و اگر یک زن بتواند به‌طور هم‌زمان با چند مرد ازدواج کند چندشوهری نام دارد.

در سنت‌های فرهنگی و دینی

در یهودیت، کتاب تورات رابطه خارج از ازدواج را ممنوع دانسته و مجازات شلاق زدن و سنگسار ذکر کرده‌است؛ هرچند که در یهودیت چندزنی مجاز بود. در اسلام رابطه خارج از ازدواج زنا (به ویژه زنای محصنه) نام دارد و حرام (ممنوع) بوده و مجازات اعم از شلاق زدن، اعدام و سنگسار دارد؛ هرچند که در اسلام چندزنی مجاز است.

خشونت

خشونت

در برخی جامعه‌ها رابطه خارج از ازدواج افراد جامعه با برخود خشونت آمیز اعضای جامعه مواجه می‌شود. از جمله قتل ناموسی و سنگسار.

جنایت‌های ناموسی یا قتل ناموسی به ارتکاب خشونت و اغلب قتل زنان یک خانواده به دست مردان خویشاوند خود گفته می‌شود. این زنان به علت «ننگین کردن شرافت خانواده خود» مجازات می‌شوند. این ننگ موارد گوناگونی را شامل می‌شود از جمله خودداری از ازدواج اجباری، قربانی یک تجاوز جنسی بودن، طلاق گرفتن (حتی از یک شوهر ناشایست)، رابطه با جنس مخالف، یا ارتکاب زنا. برای اینکه فردی قربانی جنایت‌های ناموسی شود، فقط اینکه گمان برده شود او «آبروی خانواده» را بر باد داده‌است کافی‌ست.

سنگسار، یک نوع مجازات مرگ است که از طریق پرتاب سنگ (که به صورت گروهی انجام می‌شود) به طرف مجرم صورت می‌گیرد. در کتب تاریخی به رواج سنگسار به عنوان مجازات در یونان باستان اشاراتی شده‌است. در منابع ادیان ابراهیمی همچون یهودیت و اسلام نیز به مجازات سنگسار اشاره شده‌است.

در ادبیات و هنر

موضوع رابطه خارج از ازدواج در بسیاری از آثار ادبی استفاده می‌شود، مانند آنا کارنینا، مادام بوواری، عاشق لیدی چترلی، داغ ننگ. همچنین این موضوع تم بسیاری از فیلم‌ها بوده‌است.

 

منبع : ویکی پدیا

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

بزرگترین دشمن تاجر ترس است. کسی که می ترسد ضرر می کند. این مهمترین نکته در کتاب روانشناسی تجارت نوشته نورمن ولز آلمانی است.  بسیاری از خوانندگان و منتقدین این کتاب را بهترین و مفیدترین کتاب در حوزه معاملات و تجارت می دانند. در این مقاله سعی داریم با تمرکز بر دیدگاه ولز بخشی از اهمیت تغییر مغز در دیدگاه ولز را بررسی نماییم.

روانشناسی تجارت از دیدگاه ولز

نویسنده کتاب، روانشناس و روزنامه نگاری است که علاقه زیادی به بازار سهام و روانشناسی مرتبط با ان دارد. تخصص وی روانشناسی تجارت است، موضوعی که در آن نه تنها تجربه زیادی دارد، بلکه توانایی های منحصر به فردی نیز دارد. از جمله، او به بازرگانان می آموزد که مغز خود را در مسیر درست توسعه دهند.

ولز تأکید می کند آنچه که کار وی و کتابش را از ادبیات گسترده در این زمینه جدا می کند، تأکید بر روانشناسی کاربردی تجارت است. معمولاً لازم است که معامله گران به نظم و انضباط نیاز داشته باشند، اما پذیرش این ایده برای تجارت مناسب سرمایه گذاران کافی نیست.

نکات اساسی ولز

نورمن ولز ، معتقد است: "برای اینکه شما یک معامله گر موفق باشید، به یک طرز فکر صحیح نیاز دارید."

ولز برای پرداختن به روانشناسی تجارت، از طریق ضمیر ناخودآگاه و هیپنوتیزم بر روی مغز تاجر کار می کند.

ولز می گوید؛ تجارت موثر شامل تغییر مغز و شخصیت است. مغز جایی است که اکثر افراد در آن فقط روی نمودارها و روندها تمرکز می کنند. اما فراموش می کنند که در آنجا احساسات بی شماری نهفته است.

آیا واقعا همه چیز در ذهن است؟

اصل مشکل این است که اکثر مردم امنیت را در همه اشکال آن دوست دارند و می خواهند، اما " تجارت ناامن ترین کاری است که می توانید انجام دهید". به اعتقاد ولز هیچ حرفه دیگری اینقدر احساسات شدید را بر نمی انگیزد و شخصیت های ما را منعکس نمی کند. وی حتی تا آنجا پیش می رود که ادعا می کند فعالیت بورس اوراق بهادار شخصیت دادن به پول است: ولز می گوید: "ما فقط دارایی و پول را معامله نمی کنیم ، بلکه پول هم می شویم."

داشتن یک ذهنیت مناسب برای تجارت موثر مهم است. با این حال، هیچ چیز دشوارتر از جدا شدن از عوامل زیادی نیست که برای اولین بار تفکر ما را شکل داده و نحوه کار مغز ما را تعیین می کند(منظور همان طرحواره هاست). ما تحت تأثیر والدین، ??خانواده، دوستان، محیط، جامعه، رسانه ها، کتاب ها و موارد دیگر هستیم. با شروع معاملات، همه این تأثیرات در فرایند معاملات ما وارد شده و ممکن است همیشه مفید نباشند. تلاش برای تغییر این الگوها دشوار و سخت است.

چرا بازرگانان از روانشناسی غافل می شوند؟

برای درک رویکرد ولز، درک نقش همه جانبه روانشناسی و مغز ضروری است. گرچه این تصور که روانشناسی برای بازار سهام حیاتی است چیز جدیدی نیست، ولز معتقد است که معاملات به معنای واقعی کلمه 100? روانشناسی است. بدون روان ما، هرگز نمی توانیم ریسک مالی را ارزیابی کنیم یا روندها را تشخیص دهیم. ولز می گوید: "بدون مغز، هیچ معامله در بازار سهام رخ نمی دهد". بنابراین ، قدرت ذهنی برای موفقیت در تجارت کاملاً ضروری است. بعلاوه ، حدود 95? اقدامات ما ناخودآگاه است و ما تمایل داریم رفتار خود را بارها و بارها تکرار کنیم. خیلی اوقات، چنین روندی به معنای تکرار اقدامات غلط یا حتی مضر است.

برای تأیید این ادعا، ولز به مطالعه ای استناد می کند که در آن 120 فروشنده، سیستمی را دریافت کرده اند که ارزش ذاتی را از 19 سال قبل تا 20 سال گذشته نشان می داد. پس از یک سال آزمایش، مشخص شد که 119 نفر از این بازرگانان در این سیستم شکست خورده اند زیرا تمایلات ذهنی آنها را به بیراهه کشانده است. بجز یک تاجر، سایرین فرآیندهای ذهنی غیرطبیعی داشتند. ولز می گوید: "موفقیت از ذهن ناشی می شود." این سیستم خوب بود، اما نگرش و روانشناسی معامله گران با استفاده از این سیستم چندان مناسب نبود.

بیشتر معامله گران افرادی هستند که فکر می کنند روانشناسی مهمترین چیز نیست. بلکه فکر می کنند نمایش ساده انگارانه عقلانیت، آگاهی و تجربه مهم است. با این حال، ولز می گوید اگر مغز به درستی برنامه ریزی و تنظیم نشده باشد، عقلانیت، اطلاعات و تجربه به درد نمی خورد. بنابراین، چه کاری می توانیم انجام دهیم تا ذهن و ضمیر ناخودآگاهمان به درستی کار کند؟

رویکرد ولز به روانشناسی تجارت چیست؟

رویکرد ولز از طریق ناخودآگاهی و هیپنوتیزم بر مغز تاجر تأثیر می گذارد. به اعتقاد او افراد روحیه مطمئنی پیدا می کنند و صلاحیت های لازم در مناطق ناخودآگاه مغز پیدا می کنند. اگر این روند کمی عجیب به نظر می رسد، به این فکر کنید:

در طول سال ها، ولز به مردم کمک کرده است تا بر ترس و مشکلات خود غلبه کنند و به آنها اجازه می دهد تا در مسابقات قهرمانی ورزشی به پیروزی برسند و حتی یک پیروزی المپیک را نیز به دست آورند. علاوه بر این، با فعال کردن انرژی ذهنی مناسب، انگیزه و در نتیجه رفتار، به بازرگانان کمک می کند تا درآمد کسب کنند. وی تأکید می کند که هر فرد دارای پل ها و موانع ذهنی منحصر به فردی است که برای موفقیت باید از بین برود یا از آنها عبور شود.

"انضباط تجاری" ناشی از تغییر رفتار فرد در جهت مورد نظر و غلبه بر مقاومت روانی و ترس است که معمولاً مانع آن می شود. به ویژه، در زمینه تجارت، ولز معتقد است که "ارتش های مقاومت وجود دارند". در واقع، تجارت شامل ادغام سرمایه گذاری مناسب و دانش بازار با مغز مناسب است. اینگونه نیست که مهارتها مهم نیستند، بلکه فقط الگوهای رفتاری و ذهنی نادرست آنها را نادیده می گیرند.

بنابراین، تجارت موثر شامل تغییر شخصیت است. ولز می گوید: "افرادی که نمی خواهند این کار را امتحان کنند حتی لازم نیست نگران مذاکره باشند." کسانی که فقط بر جنبه های به اصطلاح منطقی نمودارها و روندها تمرکز دارند، از جمله همه این الگوها مانند "پرچم ها ، مثلث ها و کانال ها یا توقف ها و دامنه های معاملاتی"، سرانجام در مقابل احساسات بی شماری که دارند گرفتار شده، بازی می خورند و شکست را تجربه می کنند.

ولز توضیح می دهد که این "نسخه بسیار کوتاه" نظریه او است، اما در واقع هسته اصلی ماجرا است. علاوه بر این، او معتقد است که هرکسی می تواند تاجر شود و بر ترس خود غلبه کند. تا زمانی که افراد از نظر بالینی بیمار نباشند، اگر واقعاً بخواهند روی خودشان کار کنند، می توانند از این نگرانی های اساسی خلاص شوند. آنها برای موفقیت به یک حس خوب واقعیت و یک بررسی واقعیت نیاز دارند. البته دانش و مهارت مالی، اطلاعات و تحقیقات همچنان نقشی اساسی دارند.

با این حال، رسیدن به آنجا کار ساده ای نیست. ولز معتقد است که مردم نباید فکر کنند که می توانند "با یک حساب کوچک شروع کنند و در مدت شش ماه به عنوان یک تاجر حرفه ای سود بسیار بدست آورند". این مسئله به زمان و تمرین زیاد نیاز دارد. ولز معتقد است که اگر اینگونه نبود، جاده ها پر از فراری و پورشه بود.

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

حافظه چیست و چگونه می توانیم آن را تقویت کنیم؟

حافظه

یک لحظه به این فکر کنید که چه اتفاقی می‌افتاد اگر شما قادر نبودید هیچ چیز را به خاطر بسپارید و یا به یاد بیاورید؟ به این فکر کنید که اگر خاطره‌ای نداشتید زندگی شما چگونه می‌بود؟ برای اینکه بدانیم در زندگی ما نقش حافظه چیست و بود و نبود آن چه تاثیری در زندگی ما دارد، این مقاله را حتما مطالعه کنید. چرا که قرار است امروز برخی از راه های تقویت حافظه کوتاه مدت و بلند مدت را یاد بگیریم که می‌توانند در زندگی ما تغییراتی جدی ایجاد کنند. 

آیا تعریف دقیقی از حافظه وجود دارد؟

اگرجه هنوز تعریف دقیقی از حافظه وجود ندارد اما می‌توان آن را اینطور تشریح کرد:

“حافظه قسمتی از مغز می‌باشد که اطلاعات مهم و حیاتی مورد نیاز ما در آن ذخیره می شود. در واقع حافظه، محلی برای ذخیره سازی و نگهداری اطلاعات می باشد که با استفاده از آن، هر زمان که خواستیم می توانیم داده های موردنظرمان را به یاد بیاوریم.”

تعاریف آکادمیک و تخصصی دیگری نیز برای حافظه وجود دارند، اما تعریف ارائه شده، بسیار ساده و جامع تر می باشد و با استفاده از آن می توانید یک شناخت کلی نسبت به حافظه پیدا کنید.

انواع مختلف حافظه چیست ؟

به طور کلی می توان حافظه را به ۳ بخش اصلی تقسیم کرد که در زیر به صورت کامل آنها را شرح می دهیم:

۱- حافظه حسی چیست

اولین سطح از حافظه، حافظه حسی می باشد. در این سطح از حافظه، اطلاعات به صورت لحظه ای ذخیره می شوند و تنها پس از ۳ الی ۵ ثانیه از بین می روند! این داده‌ها برای ذخیره شدن باید به مرحله بعد، یعنی حافظه کوتاه مدت ارسال شوند!

حافظه حسی خود به چند بخش تقسیم می شود:

الف) حافظه تصویری

احتمالا شما هم تا به حال با تصویری مواجه شده‌اید که احساس می کردید قبلا آن را جایی دیده اید. احساس شما درست بوده، زیرا آن تصویر در حافظه تصویری شما ثبت شده است.

درست است که تنها ۳ الی ۵ ثانیه اطلاعات باقی می مانند، اما در صورتی که مجددا آن اطلاعات یادآوری شوند، مغز متوجه این موضوع می شود که قبلا هم این اطلاعات را دریافت کرده است. حافظه تصویری با حافظه کوتاه مدت و حافظه بلند مدت نیز در ارتباط می باشد.

ب) حافظه شنیداری

این حافظه، همان طور که از نامش هم پیداست، به داده‌ها و اطلاعات صوتی اختصاص دارد. تنها تفاوتی که با حافظه تصویری دارد این است که نمی تواند به صورت تصویری اسکن را انجام دهد و با استفاده از تکنیک‌ها و روش های صفر و یک دیجیتالی این کار را انجام می دهد.

معمولا هنگام گوش دادن به آهنگ های مورد علاقه‌مان، ممکن است ناگهان به یاد فرد یا گروهی از افراد بیفتیم. دلیلش این است که قبلا چند بار آن آهنگ را با آن فرد یا آن گروه گوش داده‌ایم و این موضوع در حافظه حسی و در بخش شنیداری ضبط شده است.

ج) حافظه لمسی

یکی دیگر از انواع حافظه حسی، حافظه لمسی می باشد که در واقع شرایط یک جسم از لحاظ سردی و گرمی را بررسی می کند. درد و سوزش نیز توسط این بخش قابل تشخیص است و اگر به عنوان مثال به بخاری که بسیار داغ است دست بزنید، این اتفاق در حافظه لمسی ذخیره می شود.

دفعه بعد که بخواهید این کار را انجام دهید، این حافظه به شما یادآوری می کند که این کار خطرناک است!

۲- حافظه کوتاه مدت

پردازش های بسیار سریع و کوتاه در این نوع حافظه انجام می شوند. بیشتر این اطلاعات تنها ۱۵ الی ۳۰ ثانیه در حافظه کوتاه مدت نگه داشته می شوند و پس از آن، از بین می روند.

اگر واقعا به داده ای نیاز داشته باشیم، باید آن قدر آن را تکرار و یادآوری کنیم تا وارد حافظه بلندمدت ما شود. طبق آخرین تحقیقات، شما در حافظه کوتاه مدت شما به صورت میانگین می توانید تنها ۷ داده را ذخیره کنید. اگر این داده‌ها مدام تکرار نشوند، خیلی زود از حافظه کوتاه مدت شما پاک می‌شوند.

اطلاعات برای اینکه به صورت دایمی و بلندمدت ذخیره شوند، باید به حافظه بلندمدت ارسال شوند.

 

۳- حافظه بلند مدت چیست ؟

در این بخش، اطلاعات برای مدتی طولانی ذخیره می شوند تا در زمان مورد نیاز، از آنها استفاده کنیم. مثلا هنگامی که سر جلسه کنکور هستیم، پاسخ سوالات را با کمک حافظه بلند مدتمان می دهیم.

به عنوان مثال، مبحثی از ریاضی که ۶ ماه قبل خوانده‌ایم، پس از تکرار فراوان وارد حافظه بلند مدتمان شده است و ما می توانیم سر جلسه کنکور، با مراجعه به آن داده‌ها و اطلاعات، پاسخ سوالات را بدهیم.

هر چه مباحث بیشتر تکرار می شوند، شانس بیشتری برای ذخیره شدن در حافظه بلندمدت پیدا می کنند!

به همین دلیل است که بسیاری از مشاوران تحصیلی، به خصوص در دوران جمع بندی کنکور بر تمرین و تکرار به صورت پیوسته تاکید دارند. زیرا تکرار یک مطلب به صورت پیوسته، باعث می شود آن مطلب در حافظه بلندمدت شما ذخیره شود.

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

برای تمامی ما انسان ها تجربه ی مداوم استرس و اضطراب بسیار ناراحت کننده است. گاهی ما در نتیجه ی تجربه ی استرس های مختلف در زندگی به روش های نادرستی مانند مصرف دخانیات روی می آوریم که تاثیر چندانی هم نخواهد داشت. اما یکی از روش هایی که می تواند در درمان و کاهش استرس کمک کننده و مفید باشد، مراقبه (Meditation) است. مراقبه به معنای تفکر عمیق، تأمل، تعمق و تمرکز اندیشه است. می توان گفت مراقبه روشی است که فکرمان را از پریشانی و تشویش، دور نگه می دارد. در انجام مراقبه نه کاملا ذهن را محدود می کنیم و نه اجازه می دهیم به دنبال مشغولیات خود برود. به عبارتی دیگر مراقبه نحوه ی کنترل بر ذهنمان را به ما یاد می دهد.

انجام مراقبه چه فایده ای برایمان خواهد داشت؟

در مراقبه اندام های بدن در حالت استراحت قرار می گیرند و ذهن آرام می گیرد. درنتیجه بدن آماده ی بازسازی و خوددرمانی می شود. همچنین مراقبه، فعالیت دستگاه عصبی را کاهش می دهد و در نتیجه باعث کاهش تنفس، سوخت و ساز و ضربان قلب می شود. به همین دلیل است که مراقبه علاوه بر درمان استرس و اضطراب، بر بسیاری از مشکلات جسمانی و روانی، مانند: مشکلات تنفسی، وسواس، تیک های عصبی، افسردگی، حسادت، کینه، خشم و... تاثیرگذار است.

اما مراقبه یا مدیتیشن چه مراحلی دارد؟

  1. انتخاب محیط و شرایط مناسب (دور از شرایطی که تمرکزتان را برهم می زند)
  2. انجام ورزش های انقباضی و انبساطی
  3. دم و بازدم عمیق و تنفس طولانی
  4. رها و آرام کردن اندام ها و عضلات بدن
  5. تکرار ذکر یا مانترا ( ذکر یا صوتی که در طول مراقبه تکرار می شود) در محیط و شرایط مناسب
  6. تکرار تلقینات کلامی مثبت
  7. تصویر سازی (می تواند شامل انواع مختلفی از تصویرسازی باشد مانند: تخلیه ی انرژی منفی و...)
  8. شکرگذاری

اصلا هر کدام از مراحل مراقبه چه تاثیر دارند؟

طبیعتا تمامی اعمالی که در طول مراقبه صورت می گیرد، فواید دارد که در ادامه سعی داریم تا به تعدادی از آنها اشاره کنیم:

فواید دم عمیق و بازدم طولانی:

  • بهتر شدن و شفاف شدن پوست
  • بالاتر رفتن سطح یادگیری و حافظه به دلیل رسیدن سطح اکسیژن بیشتر
  • بهبود عملکرد قلب و معده به دلیل دریافت بیشتر اکسیژن
  • کاهش سطح عصبانیت و پرخاشگری
  • خارج کردن سموم بدن و انرژی منفی که افکار منفی ما باعث آن شده است.

فواید رها و آرام شدن:

  • رفع تنش ها و گرفتگی های عضلانی
  • ایجاد آرامش در بدن
  • رفع احساس خستگی و کسلی به دلیل ترشخ هورمون سرتونین
  • کاهش دردهای مزمن
  • کاهش مشکلات خواب  

جمعبندی

در این مقاله سعی شد تا به یکی از راه های درمان استرس و اضطراب، یعنی مراقبه یا مدیتیشن بپردازیم. همانطور که گفته شد، انجام تکنیک های مراقبه بر مشکلات جسمانی و روانی بسیاری تاثیر می گذارد. می توانید از تعداد دفعات کم شروع کنید و به مرور زمان، تعداد انجام تکنیک ها را بیشتر کنید چرا که انجام مراقبه باعث می شود تا روز به روز به حال و هوای مثبت شما بیافزاید و از حالات منفی مثل خشم، اضطراب و استرس بکاهد.  

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

تقویت تمرکز

مغز ما توانایی های بسیاری دارد که یکی از مهمترین آن ها، تمرکز می باشد. این قدرت ما را یاری می کند تا فعالیت های مختلف را هرچه بهتر و دقیق تر انجام داده و در نهایت، به اهداف مان برسیم. عوامل زیادی می توانند تمرکز ما را تحت تاثیر قرار دهند و آن را تضعیف کنند و اگر این اتفاق بیفتد، می تواند عملکرد ما را با مشکل های بسیاری مواجه کند. از این رو می بایست این قدرت را تقویت کرد تا جلوی ضررهای احتمالی را گرفت. در بخش اول و بخش دوم این مقاله، به بررسی بهترین راهکارهای تقویت تمرکز پرداخته ایم.

تمرکز، یکی از مهمترین قدرت هایی است که مغز ما دارا می باشد. به مدد این توانایی، می توانیم درس بخوانیم، پروژه های کاری مان را به سر انجام برسانیم، جواب سوالاتی که از ما پرسیده می شود را بدهیم، رانندگی، نقاشی، و خیاطی کنیم و هزاران کار دیگر. فواید تمرکز، تنها به کارهای روزمره انسان ها ختم نمی شود و این توانایی، جایگاه بسیار مهمی در صنایع مختلف نیز دارد و در بسیاری از دستگاه های صنعتی، از آن استفاده می شود. (برای اینکه بهتر این مطلب را درک کنید، مقاله ی «به کمک این قدرت می توانید هر جایی را به آتش بکشید !» » را مطالعه بفرمایید.)


عوامل مختل کننده ی تمرکز :


تمرکز ما، در هر لحظه، می تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی واقع شود. بعضی از این تاثیرات، موقتی هستند و اگر حواستان را جمع کنید می توانید متوجه شان شوید و تاثیرشان را خنثی کنید؛ اما گاهی این تاثیرات، دائمی هستند و ممکن است برای همیشه و یا برای مدت زمانی بسیار طولانی، تمرکز شما را مختل کنند. این عوامل، به طور کلی، به دو دسته تقسیم می شوند :


1- عوامل درونی :


شایع ترین عامل درونی، یادآوری و تجزیه و تحلیل خاطرات و اتفاقاتی است که برایتان پیش آمده است. احتمالا دفعات بسیاری این اتفاق را تجربه کرده اید که وقتی سر جلسه امتحان هستید، به ناگهان یاد دعوایی که دیروز با دوستتان داشته اید می افتید و یا وسط درس خواندن، حرف مادرتان را به یاد می آورید و ... . همین یاد آوری ها، سبب می شوند تا حواس شما پرت شود و به محض اینکه متوجه می شوید که داشتید ناخودآگاه به چیزی فکر می کردید، حواستان جمع می شود و دوباره پس از چند دقیقه، متمرکز می شوید.


2- عوامل بیرونی :


سر و صدایی که در محیط وجود دارد، یک عامل بیرونی مهم است که گاهی به راحتی می تواند تمرکز ما را برای مدت زمانی طولانی بر هم بزند.

عوارض کاهش تمرکز :


شاید فکر کنید که کاهش قدرت تمرکز، نمی تواند تاثیر چندانی بر روند کاری ما بگذارد؛ اما طی تحقیقات بسیاری که صورت گرفته، عوارض زیادی برای آن کشف شده که در این بخش، به رایج ترین آن ها اشاره می کنیم. اگر تمرکز نداشته باشید، کاری که نیم ساعت به طول می انجامد را ممکن است دو ساعته انجام دهید. همچنین، ثابت شده است که کاهش تمرکز، باعث کاهش بهره وری، انرژی، خلاقیت و توانایی حل مسئله خواهد شد. طی مطالعاتی که صورت گرفته، نتیجه گرفته اند که اگر تمرکز شما برهم بخورد، حدودا 25 دقیقه طول می کشد تا دوباره بتوانید متمرکز شوید.

بهترین راهکار های افزایش تمرکز :


عوارضی که "عدم تمرکز" بر جای می گذارد، در طولانی مدت، مخرب تر نیز می شوند و در نهایت باعث می گردند تا نتوانید به هدفی که مد نظرتان بوده برسید. از این رو، بهبود بخشیدن این قدرت و افزایش آن، بسیار حائز اهمیت می باشد و لازم است راهکارهایی را برای تقویت آن به کار بگیرید. در بخش اول (مقاله حاضر) و بخش دوم این مقاله، شما را با بهترین و موثرترین راهکارها آشنا می کنیم که به شرح زیر می باشند :

1- زمانی را در طبیعت بگذرانید : 


شاید برایتان عجیب باشد؛ اما طبق تحقیقاتی که صورت گرفته، پژوهشگران متوجه شده اند که سپری کردن زمان در فضاهای سبز (مثلا راه رفتن در یک پارک، کمپ زدن در یک جنگل و ...)، می تواند نواحی خاصی از مغز را تحریک کند که مسئول تمرکز ما هستند. البته توجه کنید که یک بار رفتن به اینگونه فضاها کافی نیست و می بایست به صورت مداوم آن را انجام دهید.

2- استراحت کنید :


اگر می خواهید از حداکثر ظرفیت حافظه تان استفاده کنید، حتما لازم است تا میان کارهایتان، زمانی را نیز به استراحت اختصاص دهید تا مغزتان فرصت کافی برای جمع بندی و ثبت مطالب داشته باشد. به همین دلیل است که می گویند اگر می خواهید درس بخوانید، بهتر است زمان درس خواندن تان را به بازه های 45 دقیقه ای تقسیم کنید و بین هر بازه، یک ربع استراحت کنید. همچنین، گفته می شود که بهتر است شب قبل از امتحانتان، حدودا 6،7 ساعت بخوابید تا مغزتان مطالب را به خوبی دسته بندی و ضبط کند و تمرکزتان را نیز در زمان آزمون، به بهترین حد ممکن برساند تا بتوانید آنچه را که خوانده اید، به راحتی به یاد آورید.

3- گوشی همراهتان را در دسترس قرار ندهید :


قطعا این اتفاق را بارها تجربه کرده اید که وقتی به صورت جدی در حال انجام کاری بودید و تمرکزتان عمیق بوده، تلفن تان ناگهان زنگ خورده یا برایش پیام آمده و همین عامل، سبب شده تا رشته ی افکارتان کاملا پاره شود و یادتان برود در چه مرحله ای قرار داشتید. اتفاق بسیار شایع دیگری که این روزها برای همه ما به وفور می افتد، این است که در حین درس خواندن، انجام دادن کارهای روزانه، کار کردن و غیره، به ناگهان دلمان برای پیج اینستاگرام و یا پیام های دوستانمان در واتس اپ یا تلگرام تنگ می شود و فورا کارمان را ول می کنیم تا چک کنیم در این اپلیکیشن ها چه می گذرد ! همین چک کردن، گاهی باعث می شود تا هدف اصلی مان را فراموش کنیم و زمانی به خودمان بیاییم که ببینیم به جای 2،3 دقیقه، حداقل یک ربع یا نیم ساعت را صرف گشتن در این برنامه ها کرده ایم !!! به همین جهت، بهترین راه این است که وقتی قصد دارید روی کاری تمرکز کنید، گوشی تان را در حالت سکوت (سایلنت) قرار دهید و آن را در مکانی دورتر از خودتان بگذارید. این کار سبب می شود تا صدای پیام و زنگ، حواستان را پرت نکند و تمایل کمتری نیز برای چک کردن گوشی تان داشته باشید.

 

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

حافظه

تعریف حافظه

حافظه در فرهنگ معین به عنوان قوه‌ای که ضبط و نگهداری مطالب را به عهده دارد، معنا شده است. در فرهنگ فارسی عمید هم به معنای قوه‌ای در انسان و بعضی حیوانات که مطالب و حوادث را به یاد نگه می‌دارد و هم‌چنین استعداد ذهن برای به یاد آوردن مطالب و حوادث آمده است. با تعریف لغت حافظه آشنا شدیم اما تعریف روانشناسان از حافظه چیست؟

حافظه چیست؟

حافظه توانایی ما برای رمز‌گذاری، ذخیره، نگهداری و متعاقباً به یاد آوردن اطلاعات و تجربیات گذشته در مغز انسان است. سه فرآیند مهم در حافظه وجود دارد: رمزگذاری، ذخیره سازی و بازیابی

حافظه انسان شامل توانایی حفظ و بازیابی اطلاعاتی است که ما آموخته‌ایم یا تجربه کرده‌ایم. همان‌طور که همه ما می‌دانیم، با این حال، این یک روند بی عیب و نقص نیست. بعضی اوقات ما چیز‌هایی را فراموش می‌کنیم و یا آن‌ها را گم می‌کنیم. بعضی اوقات در همان ابتدا اطلاعات به طور صحیح در حافظه رمز‌گذاری نمی‌شوند.

مشکلات حافظه می‌تواند از مسائل جزئی مانند فراموش کردن جایی که کلید ماشین خود را رها کرده‌اید تا بیماری‌هایی مانند آلزایمر باشد که بر کیفیت زندگی و توانایی عملکرد افراد تأثیر دارد.

مطالعه حافظه انسان هزاران سال است که موضوع علم و فلسفه بوده و به یکی از مباحث مهم مورد علاقه روانشناسی شناختی تبدیل شده است. روانشناسان تحقیقات زیادی انجام داده‌اند که چگونه اطلاعات در ذهن ذخیره می‌شوند و چگونه آن‌ها را به خاطر می‌آوریم که نتیجه این تحقیقات در ادامه آمده است.

شناسایی انواع حافظه انسان

حافظه حسی : یعنی نگهداری موقت اطلاعات در اندام های حسی . مثل زمانی که یک لغت رو روی تخته کلاس می بینیم.
حافظه کوتاه مدت : یعنی ذخیره و پردازش اطلاعات به مدت بسیار کوتاه. مثل زمانی که لغت روی تخته رو بررسی می کنیم تا معنی اش رو متوجه بشیم.
حافظه بلند مدت : یعنی ذخیره سازی اطلاعات به منظور استفاده از اون ها در آینده. مثل زمانی که لغات رو حفظ کرده و اون ها رو سر امتحان به یاد میاریم.

پس به طور کلی میشه نتیجه گرفت: حافظه حسی اطلاعات رو به صورت گذرا نگه می داره، حافظه کوتاه مدت اطلاعات رو تا زمانی نگه می داره که مورد استفاده باشه، مثل زمانی که هنوز مسئله ریاضی جدیدی به ما آموزش داده نشده است! و حافظه بلند مدت اطلاعات رو برای همیشه نگه می داره. برای همینه که همه ما مسئله فیثاغورس رو همیشه به یاد خواهیم داشت.

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

هوش اخلاقی

هوش اخلاقی

یکی از مفاهیمی که در دهه های اخیر توسط بوربا در روانشناسی وارد شده است هوش اخلاقی می باشد. البته هوش اخلاقی به قضاوت و استدلال اخلاقی نزدیک است که قبل تر توسط پیاژه و کلبرگ بررسی‌شده است. با این حال تعبیر هوش برای آن می تواند مربوط به ادبیات بعد از آن باشد. در متون علمی، هوش به عنوان یک مفهوم جهانی که با توانایی ادراکی مرتبط است تعریف می شود. این مفهوم به طور کلی مربوط به توانایی یادگیری و تفکر است و اغلب برای توصیف کاربرد مهارت ها و رویدادها استفاده می شود. افراد از لحاظ هوش متفاوت هستند. این تفاوت به دلیل ترکیبی از متغیرهای ذاتی، ارث و ویژگی های به دست آمده است .
از سوی دیگر اخلاق همچنین به عنوان مجموعه ای از اصول تعریف شده است که اغلب به عنوان یک پیش نیاز برای هدایت استفاده می شود. در حقیقت، مفاهیم اخلاقی یک شکل زندگی انسانی را نشان می دهند و باورها و ارزش های افراد را در تصمیمات آنها توصیف می کنند. اخلاق به عنوان یک دارایی استراتژیک برای مجموعه های انسانی پیش شرط زندگی اجتماعی کارآمد است. بسیاری از رفتارها و اعمال مردم تحت تأثیر ارزش های اخلاقی قرار می گیرند و از اخلاق ریشه می گیرند؛ بنابراین عدم توجه به اخلاق در زندگی و ضعف اصول اخلاقی می تواند مشکلات زیادی را ایجاد کند. هوش اخلاقی نشان دهنده ظرفیت ذهنی انسان است تا تعیین کند که اصول انسانی با ارزش ها، اهداف و اقدامات آنها مرتبط است. همچنین هوش اخلاقی منعکس کننده اشتیاق و توانایی فرد برای ارائه استانداردهای برتر نسبت به منافع خود و حتی مسائلی نظیر اثربخشی در تمرکز واکنش های فردی است.

بوریا هوش اخلاقی را به عنوان توانایی درک درست از اشتباه، داشتن اعتقادات اخلاقی قوی و رفتار به سوی آنها و رفتار درست تعریف می کند. هوش اخلاقی به معنای توجه به زندگی و طبیعت، رفاه اقتصادی و اجتماعی، ارتباطات آزاد و صادقانه و حقوق شهروندی است. هوش اخلاقی به این واقعیت اشاره دارد که ما به طور ذاتی، اخلاقی یا غیر اخلاقی متولد نشده ایم، اما ما یاد می گیریم که چگونه خوب باشیم. یادگیری خوب، از جمله ارتباطات، بازخورد، اجتماعی شدن و آموزش، هرگز بی پایان نیست. آنچه که ما باید انجام دهیم، چیزهای درست است، هوش اخلاقی همان است که ما در حال آموختن برای یادگیری عمل هوشمندانه و به دست آوردن بهترین عمل خوب هستیم. در هر بخش از زندگی، ما می توانیم به بهترین اطلاعات ممکن دسترسی پیدا کنیم، ریسک ها را به حداقل برسانیم و در مورد پیامدهای آن خوشبین باشیم. هوش اخلاقی دارای ابعاد و اجزای مختلف است. برخی از روانشناسان معتقدند که هوش اخلاقی شامل چهار بعد اصلی است: یکپارچگی، پاسخگویی، بخشش و محبت می باشد.در مدل دیگری می توان به طور کلی ابعاد هوش اخلاقی را شامل موارد زیر دانست:
۱- صداقت: این به معنی ایجاد هماهنگی بین آنچه ما به آن اعتقاد داریم و آنچه ما انجام می دهیم. انجام آنچه ما می دانیم درست است و کلمه درست را در همه زمان ها برای آن به کار می بریم نشان دهنده صداقت فکری، بیانی و رفتاری ماست.
۲- مسئولیت: فردی با هوش بالا مسئولیت اقدامات و عواقب خود، و همچنین اشتباهات و خطاها را قبول می کند.
۳- بخشش: آگاهی از کاستی های آنها و تحمل اشتباهات دیگران.۴- دلسوزی: توجه به دیگران را شامل می شود. اگر ما دوستانه و مهربانانه نسبت به دیگران باشیم، آنها هم با ما همگام می شوند.
افرادی که دارای هوش اخلاقی بالا هستند، کار درستی انجام می دهند، اعمالشان با ارزش ها و ایده هایشان سازگار است، کارایی بالایی دارند و همیشه با اخلاق هماهنگ می شوند. به تازگی، محققان هوش اخلاقی به عنوان یک مسئله روانشناختی آن را مدنظر قرار داده اند، زیرا می تواند مرز بین نوع دوستی و خودخواهی را توصیف کند. تحقیقات نشان می دهد که توسعه اخلاقی مردم به طور مستقیم به رفتارهایی که نشان می دهند مرتبط است.

 

این بدان معنی است که رفتار چند بعدی و رفتارهای متفاوت با سطوح مختلف توسعه اخلاقی مرتبط هستند. محققان دریافتند چگونه مردم از اطلاعات اخلاقی خود برای رسیدن به اهداف شخصی و اجتماعی استفاده می کنند. هوش اخلاقی تنها راه واقعی زندگی نیست، بلکه برای زندگی مفید است. محققان همچنین کشف کردند که چگونه مهارت های اخلاقی در وجود انسان ایجاد می شود و چشم اندازهای روانشناسی را فراهم می کند تا پایه ای برای درک انسان اخلاقی ایجاد کند.

منبع: ای سنج

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

هوش موسقیای

هوش موسیقیایی لزوماً داشتن توانایی و مهارت در آهنگسازی و نواختن آلات و ادوات موسیقی نیست. بلکه افراد عادی که در زمینه آهنگسازی و حرفه موسیقی دستی ندارند هم می توانند دارای هوش موسیقایی بالایی باشند. خوشبختانه خبر خوب این است که هوش موسیقیایی استعداد مادرزادی نیست و می توان آن را با تمرین پرورش داد. در این مقاله راهکارهایی در رابطه با تقویت این هوش ارائه می دهیم. پس حتماً تا انتها با گام برتر همراه باشید…

هوش موسیقایی چیست ؟

هوش موسیقایی (Musical intelligence) یکی از 10 هوشی است که در کتاب “چارچوب ذهن: نظریه هوش های چندگانه” معرفی شده است. این کتاب توسط دانشمند روانشناس، هوارد گاردنر، در سال 1983 به رشته تحریر درآمده است. او هوش موسیقایی را به عنوان توانایی یک شخص در درک مفاهیم با کمک موسیقی توصیف می کند.

به نظر گاردنر افرادی که دارای هوش موسیقایی بالا هستند، بیشتر از سایرین، توانایی تشخیص صداهای آهنگین را دارند. شخصیت‌های برجسته‌ای چون بتهوون، موتسارت، روح‌الله خالقی و دیگر چهره‌های بارز موسیقی جهان، از جمله افرادی هستند که از هوش موسیقایی بسیار بالایی برخوردار بوده‌اند.

ذهن این افراد بیش از هر چیز با موسیقی هماهنگ شده است. البته برای آنکه هوش موسیقایی داشته باشید نیازی نیست که حتما یک آهنگ‌ساز، خواننده یا نوازنده مطرحی باشید. بلکه حتی انسان‌های عادی که شاید هرگز کاری با موسیقی نداشته باشند نیز ممکن است دارای هوش موسیقایی بالایی باشند.

در مقاله هوش چیست و انواع آن به طور کامل انواع هوش های دهگانه هواردگاردنر را مورد بررسی قرار دادیم و توضیحات کاملی درباره آن ها ارائه کردیم. پیشنهاد می‌کنم برای این که درباره انواع هوش های گاردنر اطلاعات بیشتری داشته باشید و همچنین به وسیله تست آنلاین میزان هوش موسیقایی و سار هوش ها را بسنجید، حتماً آن مقاله را هم مطالعه کنید.

ویژگی افراد با هوش موسیقیایی

بعضی از انسان ها توانایی بالاتری در درک صداها، آهنگ ها و الگوهای موسیقیایی دارند. اصطلاحاً گفته می شود که این افراد از هوش موسیقیایی برخوردارند.
افرادی که هوش موسیقایی بالایی دارند، از این توانایی خود در یادگیری استفاده می‌کنند. این افراد به صداها، لحن و آهنگ کلام توجه می‌کنند. کلمات را با آهنگ بیان‌شدن‌شان به خاطر می‌سپارند، به الگوهای تکرار شونده دقت می‌کنند و به سرعت این الگوها را کشف و ضبط می‌کنند.

این اشخاص علاقه خاصی به آهنگ و موسیقی و صداها حتی صدای طبیعت نشان می دهند. حتی صحبت کردن و راه رفتنشان ریتمیک است. مثلاً به هنگام کار با دست روی میز ضربات ریتم دار وارد می کنند.

این افراد به راحتی آهنگ بسیاری از آوازها را می شناسند و با این که موزیکی را به تعداد دفعات کمی شنیده اند اما به آسانی می توانند بدون اشکال آن را بخوانند.

این افراد به سادگی و به سرعت می توانند آهنگسازی، اجرا و خوانندگی را یاد بگیرند و همه ی این ها را ماهرانه انجام دهند.

از این توانایی برای یادگیری استفاده می کنند به این صورت که مطالب را به الگوی آهنگدار تبدیل می کنند و به ذهن می سپارند. برای یادآوری هم ناخودآگاه ریتم ها را در ذهن خود جست و جو می کنند.

در کل جذب صداها می شوند و می توانند از بین آهنگ های بسیاری صدای یک ساز خاص را به راحتی و وضوح تشخیص دهند.

یک گوینده موفق یا یک بازیگر نمایش های رادیویی نیز می تواند فردی با هوش موسیقیایی بالا باشد، که با تشخیص لحن و زیر و بمی صدا می تواند کاراکتری متفاوت و اثرگذاری خلق کند. و می تواند شنونده را تنها با عنصر صدا به عمق داستان ببرد.

پرورش هوش موسیقایی

افرادی که هوش موسیقی بالایی دارند، از ریتم یا موسیقی برای یادگیری بهتر استفاده می‌کنند، شنیدن موسیقی و آهنگسازی برایشان لذت بخش است و اشعار ریتمیک را دوست دارند و زود یاد می‌گیرند. شما به عنوان یک معلم می‌توانید هوش موسیقایی دانش آموزان خود را از طریق روش‌های زیر تقویت کنید:

1-از موسیقی در تدریس خود استفاده کنید.

2-از دانش‌آموزان بخواهید برای بیان مطالب درسی از موسیقی و آواز استفاده کنند.

3-موسیقی را به درس‌های خود ربط دهید؛ مثلا درباره موسیقی‌های معروف در دوره‌های مختلف تاریخ صحبت کنید

4-در طول کلاس قطعات بتهوون و موتزارت پخش کنید.

5-برای مطالب حفظ کردنی، از لحن آهنگین استفاده کنید.

 

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

هوش هیجانی

تعریف هوش هیجانی چیست؟

هوش هیجانی توسط پیتر سالووی و جان مایر به عنوان توانایی وقوف بر احساسات خود و دیگران، تشخیص بین احساسات مختلف و اطلاق آن‌ها و استفاده از اطلاعات عاطفی برای کنترل تفکر و رفتار تعریف شده است. این تعریف بعدها به چهار توانایی اصلی تقسیم شد:

  • شناسایی هیجانات
  • کاربرد هیجانات
  • کنترل هیجانات
  • درک هیجانات

این توانایی‌ها متمایز و در عین حال با یکدیگر مرتبط هستند. هوش هیجانی، در واقع رمز موفقیت در زندگی است. علی رغم اینکه نظریه‌های هوش هیجانی در سال 1990 مطرح شدند، از آن زمان تاکنون مطالب زیادی درباره این موضوع نوشته شده‌اند. از نظر برخی افراد هوش هیجانی و ضریب احساسی، حتی از ضریب هوشی اهمیت بیشتری دارند.

چرا باید در مورد هوش هیجانی اطلاعات کسب کنیم؟ آیا می‌توان جهانی را تصور کرد که در آن هیچ یک از احساسات خود را درک نکرده باشیم؟ یا جایی که نمی‌توان درک کرد نگاه شخص دیگری، از عصبانیت یا خشم است؟ عدم شناخت احساسات خود و دیگران در دنیای ارتباطات، به نوعی فاجعه خواهد بود و بدون آن از بخش اساسی تجربه روابط انسانی سالم بی‌بهره خواهیم بود.

 

 وضعیت هوش هیجانی شما چگونه است؟

جدای از تست های سنجش هوش هیجانی می توانید مواردی که در ادامه ارائه شده را در خود بسنجید و بر اساس آن ببینید که وضعیت هوش هیجانی شما چگونه است.

 

دایره واژگان گسترده برای بیان احساسات  

برای مثال، در حالی که بسیاری از افراد در یک موقعیت واحد ممکن است احساس خود را صرفا برچسب "بد" بزنند، افراد با هوش هیجانی بالا معمولا می توانند این احساس را دقیق تر توضیح دهند و آن را "خشم"، "استیصال"، "اضطراب" یا … بنامند. هرچه راحت تر بتوانید کلماتی را برای توصیف دقیق احساس تان انتخاب کنید، درک خودتان نیز از وضعیت هیجانی تان بهتر می شود و راحت تر متوجه علت پیدایش آن احساس شده و می دانید که چگونه با آن برخورد کنید.

 

کنجکاوی نسبت به حالات دیگران

هرچه کنجکاوی بیشتری نسبت به تشخیص حالت های مختلف هیجانی آنها و همدلی با دیگران داشته باشید، بدین معناست که بیشتر به آنها اهمیت می دهید و نسبت به آنچه بر آنها می گذرد حساس تر هستید و هوش هیجانی بالاتری دارید.

 

پذیرش تغییرات

آیا منعطف هستید و با شرایط اطراف به راحتی سازگار می شوید؟ افراد دارای هوش هیجانی بالا نسبت به تغییرات محیط آگاهند و برای رویارویی با هریک از این تغییرات تمهیداتی را در نظر می گیرند.

 

شناختن نقاط ضعف و قوت

آیا علاوه بر هیجانات و احساسات به توانایی ها و ضعف های خودتان واقفند. آیا به خوبی پتانسیل های محیط اطراف و اطرافیان تان را شناسایی می کنید و به خوبی می توانند از فرصت ها استفاده کنید.

 

قدرت شناخت دیگران

آیا توان شناختن دیگران، مقاصد آنها و حال و وضعیت شان را دارید؟ آیا دیگران نمی توانند به راحتی شما را غافلگیر کند. آیا شما انگیزه های اطرافیان و حتی آنهایی را که سعی می کنند انگیزه هایشان را از شما پنهان نگه دارند به راحتی تشخیص می دهید. اگر پاسخ تان مثبت است، یک امتیاز دیگر به هوش هیجانی تان بدهید.

 

آزرده خاطر نشدن

اگر شما شناخت خوبی از خودتان داشته باشید، دیگران به سختی می توانند شما را با حرف هایشان آزرده کنند. آیا اگر با شما در جمع شوخی کنند ناراحت نمی شوید؟ و یا حتی خودتان زمینه این کار را فراهم می کنید؟ چون به وضوح مرز میان شوخ طبعی و تحقیر را تشخیص می دهید.

 

قدرت "نه"گفتن

آیا شما می توانید به سادگی "نه" بگویید؟ 

تحقیقات در دانشگاه سن فرانسیسکو، کالیفرنیا نشان داده اند که، هرچقدر نه گفتن برای شما دشوارتر باشد، به همان میزان بیشتر احتمال تجربه استرس یا افسردگی در شما بالا می رود. 

 

"نه" گفتن به تعهدات جدید، وقتی هنوز تعهدات فعلی تان را به انجام نرساندید به شما شانس بیشتری برای موفقیت می دهد.افراد با هوش هیجانی بالا زمانی که لازم است "نه" بگویند، به سادگی آن را به کا ر می برند. 

 

گذر از اشتباه

آیا اشتباهات گذشته خود را مدام به خاطر می آورید یا بدون آن که آن ها را فراموش یا انکار کنید از آن فاصله می گیرید؟ افراد با هوش هیجانی بالا، خود را با اشتباهات شان یکی نمی بینند، اما آنها را فراموش نیز نمی کنند. 

 

بخشیدن بی توقع

آیا وقتی چیزی را به کس هدیه می دهید یا می بخشید از او توقع جبران دارید یا صرف هدیه دادن برای شما لذت بخش است؟ افراد با هوش هیجانی بالا از بخشش بدون توقع، لذت درونی می برند و روابطی قدرتمندی را برای خود می سازند زیرا برای دیگران اهمیت قائل اند.

 

کینه ورز نبودن

آیا اگر کسی شما را ناراحت کند یا به شما آسیب برساند کینه اش را به دل می گیرید یا او را می بخشید؟ تحقیقات نشان داده که حتی اندیشیدن به موضوع یا فردی که نسبت به او کینه دارید بدن شما را در وضعیت جنگ و گریز قرار می دهد.

 البته زمانی که تهدیدی قریب الوقوع است، چنین واکنشی برای حفظ بقای ما ضروری است، اما زمانی که تهدید، خاطره یا ذهنیتی از گذشته است، تکرار چنین استرسی، صرفا بدن را تخریب می کند و می تواند اثرات مخربی بر سلامتی ما داشته باشد.

 

راه ندادن به منفی بافان

وقتی با افراد منفی باف مواجه می شوید چه می کنید؟ آیا اجازه می دهید تا احساسات منفی آنها راجع به موضوع به شما هم تسری یابد یا خود را با کنترل احساساتتان از درگیر کردن با موضوع می رهانید؟ 

افراد با هوش هیجانی بالا، زمانی که با یک فرد منفی روبه رو می شوند، با رویکردی منطقی با وضعیت برخورد می کنند. آنها احساسات خود را در لحظه شناسایی کرده و اجازه نمی دهند خشم یا استیصال بر آتش آشفتگی شرایط دامن بزند. 

 

کمال گرا نبودن

آیا مدام خود را با موقعیت های آرمانی مقایسه می کنید و از این که در وضعیت کاملی نیستید خود را سرزنش می کنید؟ افراد با هوش هیجانی بالا، شرایط آرمانی را به عنوان مقصد هدف گذاری نمی کنند زیرا می دانند که چنین موقعیت هایی واقعی نیستند. ما انسانها، طبیعتا نقص پذیریم. 

 

شکرگزار داشته ها

آیا شما نیمه پر لیوان و داشته هایتان را می بینید یا نیمه خالی و نداشته هایتان را؟ صرف کردن زمان هایی برای برشمردن داشته هایتان، نه تنها کاری مثبت است، بلکه کمک می کند تا حال شما بهتر شود. 

تحقیقات دانشگاه دیویس کالیفرنیا، نشان داده اند که شکرگزاری به خاطر آنچه داریم تا 23 در صد باعث کاهش ترشح هورمون استرس در بدن می شود.

  • حسین کرمی