روانشناسی

مقاله های روانشناسی که در موضوع های مختلف به شما کمک میکند.

روانشناسی

مقاله های روانشناسی که در موضوع های مختلف به شما کمک میکند.

طبقه بندی موضوعی

۲۵ مطلب با موضوع «روانشناسی عمومی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

بنابر پژوهش‌های تازه، حل کردن معما به تقویت ذهن و سلامتی مغز کمک می‌کند و جلوی ضعیف شدن مهارت‌های شناختی را می‌گیرد. یافته‌های پژوهشی که چندی پیش در مجله? جهانی روان‌شناسی سالمندی منتشر شد، نشان می‌دهد هر چه افرادِ بالای 50 سال بیشتر به بازی‌هایی مانند سودوکو و جدول کلمات متقاطع بپردازند، عملکرد مغزشان بهتر است. در این مقاله به پژوهشی درباره? تأثیر حل کردن جدول و سودوکو بر سلامتی می‌پردازیم.

در پژوهشی با حضور 19 هزار و 100 شرکت‌کننده، به افرادی که عادت به حل چیستان دارند، انواع آزمون‌ها ارائه و از آنها خواسته شد آزمون‌ها را حل کنند. این آزمون‌ها را به‌طور آنلاین به شرکت‌کنندگان ارائه کردند و از آنها خواستند نتایج و تغییرات را اعلام کنند. بنابر یافته‌ها، روشن شد هرچه آدم‌ها بیشتر اهل حل کردن انواع معما مانند سودوکو باشند، بهتر از عهده? انواع آزمون‌ها برمی‌آیند. بر مبنای این پژوهش، عملکرد مغزِ افرادی که عادت به حل معما دارند معادل عملکرد مغز افرادی‌ است که دست‌کم 10 سال از آنها جوان‌ترند. در سوی دیگر، در آزمون‌های مربوط به حافظه? کوتاه‌مدت، عملکرد مغز معمادوستان معادل عملکرد مغز افرادی بود که 8 سال از آنها کوچک‌ترند.

بنابر گفته? دکتر «آن کربت» (Ann Corbett)، سرپرست پژوهشگران و استاد دانشگاه پزشکی اِکستر، پیشرفت روشنی دیده می‌شود در سرعت و دقت عملکردِ شرکت‌کنندگانی که به حل معما علاقه دارند. در برخی موارد این پیشرفت چشمگیر است.

هرچند نمی‌توانیم ادعا کنیم که حل چنین معماهایی احتمال ابتلا به زوال عقل را کاهش می‌دهد، اما این پژوهش نتایج پژوهش‌های پیشین را، مبنی بر تأثیر مثبت حل کردن جدول و معما بر عملکرد بهتر مغز برای سال‌های طولانی‌تر، تأیید می‌کند.

پژوهشگران مایل‌اند تحقیقاتشان را با همین شرکت‌کنندگان و در گذر زمان ادامه دهند. همچنین می‌خواهند رابط? میان سختی معما‌ها و میزان زمان حل معما را بررسی کنند.

ارزیابی نتایج پژوهش

دکتر «جری ادواردز» (Jerri D. Edwards)، استاد دانشگاه فلوریدای جنوبی که در زمینه? بازی‌های ذهنی و توانایی‌های شناختی مطالعه می‌کند، معتقد است چون روش تحقیق این پژوهش، همبستگی و نه تصادفی بوده است، نمی‌توان نتیجه گرفت بازی‌های ذهنی موجب عملکرد شناختی بهتر می‌شوند. به عقیده? او، «این احتمال وجود دارد که افرادی که توانایی شناختی بهتری دارند، علاقه? بیشتری به این بازی‌ها نشان می‌دهند».

به گفته? او، «البته افراد با توانایی شناختی ضعیف‌تر هم به این بازی‌ها می‌پردازند اما هنگامی‌که با ضعف شناختی روبه‌رو می‌شوند، احتمالا به‌دلیل سرخوردگی دست از بازی می‌کشند».

ادواردز تأکید می‌کند که بر مبنای پژوهش‌های بالینیِ گسترده که به روش تصادفی انجام شده‌اند، تمرین‌های شناختی کامپیوتری با هدف افزایش سرعت پردازش، در گذر زمان، تأثیر بهتری در جلوگیری از کاهش توانایی شناختی در سنین بالاتر دارند.

آن‌طور که ادواردز می‌گوید، «برخی توانایی‌ها مانند مهارت‌های گفتاری با افزایش سن تقویت می‌شوند. بنابراین، با افزایش طبیعی سن مغز، عملکرد ما در بازی‌های کلمه‌محور بهتر می‌شود. به عبارت دیگر، برخی مهارت‌های شناختی با افزایش سن ضعیف می‌شوند، از جمله چابکی ذهنی، توجه هم‌زمان به چند مورد، بی‌توجهی به حواس پرتی و انتقال توجه از موردی به مورد دیگر. بنابراین به‌چالش‌کشیدن مغز با چنین وظایفی، در گذر زمان، اهمیتی ویژه دارد».

ادواردز بر نقش بازی‌ها در تحریک توانایی شناختی تأیید می‌کند اما از وجود شواهدی برآمده از آزمایش‌های تصادفیِ کنترل‌شده، مبنی بر تأثیر آنها در بهبود عملکرد شناختی یا کاهش احتمال زوال عقل و توانایی‌های شناختی، اظهار بی‌اطلاعی می‌کند.

بنابر گفته? دکتر «جسیکا لنگبام» (Jessica Langbaum)، پژوهشگر آلزایمر و یکی از مدیران بنیاد جلوگیری از آلزایمر، شواهدی وجود دارند که نشان می‌دهند انجام فعالیت‌های محرک توانایی شناختی، مانند حل جدول، به تقویت قابلیت‌هایی مانند فکر، توجه و استدلال کردن کمک می‌کند. آنچه نمی‌دانیم این است که آیا این تأثیر نتیجه? مستقیم انجام این فعالیت‌هاست یا نه. همچنین برای ما روشن نیست که آیا انجام چنین فعالیت‌هایی شروع ناتوانی‌های شناختی ازجمله زوال عقل یا زوال عقل ناشی از آلزایمر را به تأخیر می‌اندازد یا نه.

به عقیده? او نتایج این پژوهش قابل‌توجه است اما نباید فراموش کرد که داده‌ها را خود شرکت‌کنندگان ارائه کرده‌اند و بنابراین ممکن است به‌تمامی قابل‌اعتماد نباشند.

تأثیر حل جدول بر ایجاد تعادل مغزی

به گفته? دکتر «گایاتری دِوی» (Gayatri Devi)، عصب‌شناس متخصص در اختلالات حافظه، نکته? کلیدی در مورد مغز در وضعیت طبیعی یا زوال (از جمله زوال ناشی از آلزایمر) این است که عملکرد مغز انسان ناشی از توازن بین وضعیت آسیب‌شناسی و قدرت شناختی مغز است. به‌عبارتی، وقتی وضعیت آسیب‌شناسی مغز بغرنج است (مانند فردی که دچار زوال عقل شدید و پیش‌رونده است)، توانایی شناختی هرقدر هم که بالا باشد، نمی‌تواند از شدت پیشرفت بیماری بکاهد.

خوشبختانه بیشتر انواع زوال عقل و همچنین آلزایمر، به‌کندی پیشرفت می‌کنند. بنابراین ما فرصت داریم تا با تقویت قدرت مغز و توانایی شناختی، شروع نشانه‌ها را به تأخیر بیندازیم یا به‌تمامی از آن جلوگیری کنیم!

حل کردن جدول و دیگر فعالیت‌های ذهنی یکی از شیوه‌های تقویت مغز و افزایش قدرت آن است، همچنان‌که ورزش جسمی نیز باعث این تقویت می‌شود. آن‌طور که دکتر «دوی» می‌گوید «نکته? اساسی این است که در گذر زمان و با افزایش سن، همچنان به کارکشیدن از مغز و به چالش‌کشیدن آن ادامه دهیم». لزوما نباید خوره? جدول یا سودوکو باشید؛ می‌توانید زبانی جدید یاد بگیرید یا فراگیری مهارتی نو را شروع کنید.

دوی می‌گوید: «فارغ از اینکه چه فعالیتی انجام می‌دهید، وقتی‌که مسئله‌تان به اندازه? کافی چالش‌برانگیز باشد، همه? بخش‌های مغز درگیر یافتن راه‌حل می‌شوند. درنتیجه شبکه‌های مغزی و توانایی شناختی تقویت می‌شوند.

نتیجه‌گیری

بر مبنای پژوهش اخیر، افراد بالای 50 سال که بیشتر به فعالیت‌هایی مانند حل کردن جدول و سودوکو ‌می‌پردازند، عملکرد مغزی بهتری دارند. البته کارشناسان گوشزد می‌کنند که به دلیل اینکه این پژوهش، به روش همبستگی و نه تصادفی انجام شده است، نمی‌توان با قطعیت ادعا کرد که فعالیت‌های ذهنی به عملکرد بهتر مغز کمک می‌کنند.

بااین‌حال، متخصصان معتقدند به‌چالش‌کشیدن مغز با فعالیت‌هایی مانند حل معما یا روش‌های دیگری مانند یادگیری زبان، به چابکی ذهنی و شناختی کمک می‌کند. بنابراین از انجام فعالیت‌های ذهنی غافل نشوید؛ از هیجان حل معما یا لذت یاد گرفتن زبانی نو که بگذریم، این فعالیت‌ها کمک می‌کنند مغزمان تروفرزتر و ذهن‌مان چابک‌تر بماند.

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

با نزدیک شدن به روزهای آخر سال، افراد زیادی می‌خواهند برای سال جدید برنامه‌ریزی کنند و شاهد اتفاقات بهتری برای خودشان باشند. آیا شما جزء این افراد هستید؟ برای اینکه بتوانید به اهداف خودتان برسید باید برنامه ‌ریزی و هدف گذاری دقیقی انجام دهید. اما چطور؟ در ادامه توضیح داده‌ایم.

چگونه برای سال جدید برنامه‌ ریزی کنیم؟

اغلب مردم در آستانه سال نو به چنین مساله‌ای می‌اندیشند، با اشتیاق زیاد اهدافشان را می‌نویسند و با خود عهد می‌کنند که به آن پایبند باشند. اما پس از چند هفته یا شاید کمتر، اغلبشان این هدف‌گذاری‌ها را به دست فراموشی می‌سپارند.

۱. برنامه ریزی جایگاه کنونی شما را نشان می‌دهد

مایکل هیات می‌گوید هنگامی که شما در میان امواج هستید نمی‌توانید خشکی را ببینید. ممکن است برای پیدا کردن مسیر از حدس و گمان استفاده کنید اما به سختی می‌توان به حدسیات اطمینان کرد.

باید بتوانیم از فراز تمام مشکلات و با توجه به جایی که می‌خواهیم برسیم و هدفی که داریم، جایگاهی که اکنون هستیم را ببینیم و چگونگی رسیدن به هدف نهایی را بسنجیم. همچنین باید همه‌ی خواسته‌های خود را بررسی کرده و با توجه به هدف نهایی که در ذهن دارید این خواسته‌ها را مدیریت کنید. چگونه برنامه ریزی برای زندگی بهتر به شما کمک می‌کند و جایگاه کنونی شما را مشخص می‌کند؟

۲. با برنامه ریزی قادرید برای سرنوشت خود تصمیم‌گیری کنید

هنگامی که چشم‌انداز اطراف خود را می‌بینید می‌توانید برای رسیدن به مقصد نهایی و مطلوب خود تصمیم بگیرید. برای مثال می‌توانید با برنامه‌ریزی به این سوالات پاسخ دهید:

  • چه شغلی می‌خواهید داشته باشید؟
  • شخص ایده‌آل شما برای ازدواج چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟ چه نوع ازدواجی می‌خواهید؟
  • می‌خواهید زندگی خانوادگی شما چطور باشد؟
  • برای داشتن زندگی سالم از نظر جسمی و روحی چه برنامه‌ای دارید؟

۳. برنامه ریزی به شما انگیزه‌ی دنبال کردن اهدافتان را می‌دهد

این نکته بسیار مهم است زیرا فانوس دریایی حرکت نمی‌کند و شما برای رسیدن به مقصد باید به سمت آن شنا کنید. برنامه‌ریزی نیز با انگیزه‌ای قوی، انتخاب‌های شما را مشخص کرده و مانند محرک و تقویت‌کننده انرژی به شما برای عبور از میان آب‌های متلاطم کمک می‌کنند.

چطور برنامه‌ریزی به شما کمک می‌کند؟ هنگامی که به روشنی می‌دانید به کجا می‌خواهید بروید (هدف نهایی خود را می‌دانید) می‌توانید از منبع درونی اشتیاق وعلاقه‌ی خود برای رسیدن به مقصد نهایی استفاده کنید و هرچه مقصد نهایی برای شما مطلوب‌تر و خوش‌آیندتر باشد انرژی بیش‌تری برای رسیدن به آن خواهید داشت. چگونه برنامه ریزی برای زندگی بهتر به شما کمک می‌کند؟ برنامه‌ریزی به شما انگیزه می‌دهد.

روش اثبات شده

هیات می‌گوید که بیش از یک دهه است که از این روش استفاده می‌کند. «هر زمان امواج در زندگی من بسیار بلند می‌شوند بر فراز آن‌ها می‌روم و از برنامه‌ریزی برای پیدا کردن مسیر درست استفاده می‌کنم و می‌توانم باز هم خشکی را ببینم. هنگامی که به ساحل می‌رسم انگیزه‌ی بیش‌تری دارم تا به راهم ادامه داده تا به موفقیت‌های بیش‌تری برسم.»

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

تست دیسک

تست disc چیست

تست دیسک

با مقبولیت پیدا کردن الگوی رفتارشناسی DISC و تائید اعتبار علمی آن، ساخت آزمون و تست از روی آن رواج یافت. آزمون‌های دیسک به شکلی طراحی می‌شدند که بتوانند مبنایی برای تشخیص هریک از 4 ویژگی رفتاری DISC باشند. نوع پرسش‌ها به‌گونه‌ای است که فرد را به سمتی می‌برد پاسخی را انتخاب کند که نشان‌دهنده غلبه یکی از 4 ویژگی شخصیتی بر 3 تای دیگر است.

نحوه طراحی سؤالات، نوع پاسخ‌ها، شیوه پاسخ‌دهی به سؤالات، تعداد سؤالات، شرایط لازم برای گرفتن آزمون و … همه و همه برحسب سازندگان آزمون متفاوت و متنوع است. در ادامه به این مسئله می‌پردازیم.

انواع آزمون دیسک

هیچ استاندارد مشخصی برای آزمون DISC وجود ندارد و هریک از افراد و یا نهادهایی که اقدام به طراحی آزمون دیسک می‌کنند، بر مبنای شیوه و استاندارد اختصاصی خود اقدام به این کار می‌کنند.

تعداد سؤالات آزمون دیسک از کمتر از 20 سؤال تا بیش از 100 سؤال متنوع است. برخی از آزمون‌ها نیاز به پاسخ تشریحی دارند، اما اغلب با پرسش‌هایی با پاسخ چندگزینه‌ای هستند. سؤالات برخی از آزمون‌ها مستقیماً به یک ویژگی شخصیتی اشاره‌کرده و از فرد می‌خواهد میزان این ویژگی در خود را از میان گزینه‌ها انتخاب کند.

در برخی از آزمون‌ها شرایطی فرضی را برای فرد مطرح می‌کند و از او می‌خواهد واکنشش به این شرایط را از میان گزینه‌ها انتخاب کند. در برخی دیگر نیز اظهار نظری در سؤال مطرح می‌شود و از فرد می‌خواهد با انتخاب گزینه‌هایی مانند موافقم یا مخالفم، نظر خود را درباره آن اظهارنظر بیان کند.

بیشتر آزمون‌ها محدودیت زمانی ویژه‌ای برای زمان پاسخ‌دهی برای سؤالات در نظر نمی‌گیرند و تنها از فرد می‌خواهند خیلی روند پاسخ‌دهی را طولانی نکند. برخی از آزمون‌ها اما فرصت محدودی را برای پاسخ به هریک از سؤالات در نظر گرفته و از فرد می‌خواهند در سریع‌ترین زمان ممکن به سؤالات پاسخ دهد. اغلب انواع تست دیسک DISC اشاره‌ای به شرایط پاسخ‌دهی و برگزاری آزمون ندارند اما برخی از آن‌ها از فرد می‌خواهند تا پس از محیا کردن شرایط خاصی به تست‌ها پاسخ دهد.

پاسخ نامه تست دیسک

همان‌طور که گفته شد، پاسخ‌های داده‌شده از سوی فرد در آزمون DISC به شکلی است که مشخص کند فرد به کدام‌یک از تیپ‌های شخصیتی DISC نزدیک‌تر است. البته تیپ‌های شخصیتی DISC منحصر به 4 تیپ اصلی نیست و امروزه با ترکیب این تیپ‌های شخصیتی، 11 تیپ شخصیتی دیگر نیز در نظر می‌گیرند که درمجموع می‌توان گفت با 15 تیپ شخصیتی مواجه هستیم.

هریک از پاسخ‌ها به‌عنوان نمره‌ای برای یکی از 4 تیپ‌ رفتاری اصلی لحاظ می‌شود و در پایان نمره هریک این تیپ‌ها مشخص می‌شود. با جمع‌بندی نمره‌های تیپ‌ها، تیپ رفتاری فرد آزمون دهنده مشخص می‌شود.

نمودار DISC

نمره‌های تست دیسک افراد، پس از جمع بندی بر روی یک نمودار قرار می گیرد که به نمودار DISC مشهور است. نمودار DISC ، نموداری ستونی با 4 ستون است. هریک از ستون‌ها متعلق به یکی از 4 تیپ شخصیتی اصلی است. شکل نهایی این نمودار مشخص می‌کند که فرد آزمون دهنده به کدام یک از 15 تیپ شخصیتی DISC تعلق دارد

تفسیر تست disc

نمودار تست DISC به‌طور روشنی میزان DISC هر فرد را مشخص می‌کند. همچنین از روی این نمودار می‌توان فهمید که فرد، متعلق به کدام‌یک از 15 تیپ شخصیتی DISC است. بااین‌حال تفسیر عمیق تست DISC نیاز به دانش و داشتن اطلاعاتی فراتر از نمودار دیسک است.

تفسیر نمودار DISC نیازمند تسلط کامل به متد رفتارشناسی DISC است. صرف اطلاع از صفات رفتاری هریک از تیپ‌های شخصیتی DISC، تنها باعث می‌شود بتوانیم تفسیری سطحی از پاسخنامه تست دیسک به دست آوریم. تنها فردی قادر به تفسیر کامل نمودار DISC افراد است که شناخت کاملی به رفتارشناسی دیسک داشته باشد و بتواند شکل منحصربه‌فرد نمودار DISC هر فرد را به‌صورت جداگانه تفسیر کند.

همچنین تفسیر نمودار DISC افراد باید توسط شخصی انجام شود که شناخت کافی نسبت به فرد آزمون دهنده داشته باشد. معمولاً اساتید رفتارشناسی DISC برای تحلیل نمودار دیسک افراد، با آن‌ها مصاحبه کرده و با پرسیدن سؤالات مختلف با خلقیات و شرایط زندگی آنها آشنا می‌شوند.

شرایط آزمون دیسک و تفسیر آن

آزمون DISC باید در شرایطی برگزار شود که اولاً فرد در شرایط عادی و آرامی بوده و تمرکز لازم برای شرکت در آزمون را داشته باشد، دوماً فرد باید درباره نحوه پاسخ دادن به گزینه‌ها توجیه شده باشد و بداند که چگونه باید بهترین گزینه در مورد خود را انتخاب کند.

تفسیر تست دیسک نیز همان‌طور که گفتیم باید توسط فردی انجام شود که به رفتارشناسی DISC تسلط داشته و به‌قدر لازم فرد آزمون دهنده را بشناسد. تفسیرکننده نتیجه آزمون DISC با توجه به شرایط زندگی فرد آزمون دهنده و اطلاعاتی که از طریق مصاحبه با فرد به آن‌ها دست پیداکرده است، نمودار DISC فرد را تحلیل می‌کند.

اما مهم‌ترین قسمت ماجرا اینجاست که پس از تحلیل نتیجه تست DISC، باید در برخی از جنبه‌های رفتاری خود تجدیدنظر کرده و بخشی از سبک زندگی خود را تغییر داد تا بتوانیم از مزایای واقعی آزمون دیسک بهره‌مند شویم. چگونه می‌توان تشخیص داد که چه اصلاحاتی باید در رفتار و سبک زندی خود داشته باشیم تا کیفیت زندگی خود را بهبود دهیم.

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

تأثیر افسردگی بر مغز

افسردگی
افسردگی

 

افسردگی اختلالی است که با تغییر مسیرهای عصبی، سیناپس‌ها و اندازه‌ی هیپوکامپ در مغز تغییرات عمده‌ای را اعمال می‌کند. زمانی که افسردگی دارید احساس خستگی و خواب‌آلودگی می‌کنید؛ افسردگی منجر به از بین رفتن ارتباط بین سلول‌ها می‌شود و به همین دلیل مغز مجبور می‌شود برای پردازش اطلاعات، احساسات و به یاد سپاری وقایع تلاش بیشتری به خرج دهد. در نهایت احساس خستگی و خواب‌آلودگی ناشی از افسردگی در فرد مبتلا زیاد می‌شود. در ادامه به تأثیرات افسردگی بر بخش‌های مختلف مغز پرداخته‌ایم.

افسردگی بر کدام بخش‌های مغز تأثیر می‌گذارد؟

سه قسمت مهم در مغز وجود دارد که به نظر می‌رسد در افسردگی اساسی نقش مهمی داشته باشند:

هیپوکامپ

هیپوکامپ در نزدیکی مرکز مغز قرار دارد. این بخش وظیفه ذخیره سازی حافظه و رویدادها را به عهده دارد، همچنین تولید هورمون کورتیزول را تنظیم می‌کند. بدن در زمان استرس جسمی یا روانی و افسردگی، کورتیزول آزاد می‌کند. مشکلات زمانی رخ می‌دهند که به دلیل یک رویداد استرس زا یا عدم تعادل شیمیایی در مغز، کورتیزول بیش از حد وارد مغز می‌شود.

به طور طبیعی نورون‌های مغزی در بزرگسالی در بخشی از هیپوکامپ به نام شکنج دندانه دار تولید می‌شوند. در افراد مبتلا به افسردگی، افزایش سطح کورتیزول، روند ساخته شدن نورون‌های جدید را کند کرده و باعث از بین رفتن نورون‌های هیپوکامپ می‌شود. همین جریانات، عمده‌ترین مشکل افسرده‌ها یعنی مشکل حافظه را به وجود می‌آورد. برای اطلاع از دیگر علائم افسردگی کلیک کنید.

تأثیر افسردگی بر قشر پیش پیشانی مغز

قشر پیش پیشانی درون مغز و در قسمت جلوی پیشانی واقع شده است. این قسمت مسئول تنظیم احساسات، تصمیم گیری و شکل گیری خاطرات و حافظه است. هنگامی که بدن مقدار بیش از حد کورتیزول را تولید می‌کند، این جریان باعث کوچک شدن قشر پیش پیشانی می‌شود. به همین علت است که بیماران افسرده، احساسات و خلق پر نوسانی دارند و نمی‌توانند هیجانات خود را تنظیم کنند.

تأثیر افسردگی بر بخش آمیگدال مغز

آمیگدال قسمتی از مغز است که پاسخ‌های احساسی، مثل ترس یا لذت را تسهیل می‌کند. در افراد مبتلا به افسردگی، آمیگدال به دلیل مواجه شدن با سطح بالای کورتیزول بزرگ‌تر و فعال‌تر می‌شود. چنین وضعیتی در آمیگدال به همراه فعالیت‌های غیر عادی در بخش‌های دیگر مغز، می‌تواند باعث اختلال در خواب و فعالیت شود. به همین علت فرد افسرده سخت به خواب می‌رود و نمی‌تواند فعالیت‌های زیادی انجام دهد. همچنین باعث نامنظم شدن هورمون‌ها و سایر مواد شیمیایی مغز شده و عوارض بیشتری به دنبال دارد.

به طور کلی سطح کورتیزول بالا نقش مهمی در تغییر ساختار فیزیکی و فعالیت‌های شیمیایی مغز دارد که باعث شروع روند افسردگی می‌شود. معمولا، سطح کورتیزول در صبح بالاتر است و شب‌ها کاهش می‌یابد اما در افراد افسرده سطح کورتیزول حتی در شب نیز افزایش پیدا می‌کند.

شایع‌ترین علل افسردگی چیست؟

مطالعات نشان می‌دهند که افسردگی بیشتر وابسته به عوامل اضطراب‌زای متعددی است که در زندگی تجربه می‌شوند و اثراتشان تجمعی است. هرچه در طول زمان اضطراب‌های بیشتری تجربه شوند، احتمال افسرده شدن بیشتر است. از دست دادن یک رابطه‌ مهم به دلیل مرگ یا طلاق یکی از عوامل اضطراب اصلی است که نیاز به مراقبت قابل توجه دارد.

تنهایی یک عامل اضطراب‌زای فیزیکی و احساسی است. نرخ تنهایی در میان سالمندان بالاست و در میان جوانانی که دوستان نزدیکی ندارند، در حال افزایش است. از دست دادن شغل یا تهدید از دست دادن شغل یکی از منابع نگرانی مداوم است. در غیاب مهارت‌های مقابله‌، حتی مشکلات کوچک در مسیر زندگی تبدیل به عوامل اضطراب‌زای محیطی می‌شوند.

آیا ممکن است علل افسردگی، محرک‌های پنهان باشد؟

گرچه افسردگی اغلب در پاسخ به نوعی شکست بروز پیدا می‌کند، می‌تواند به طور ناگهانی و یا بدون علت واضحی نیز ظاهر شود. افسردگی حتی ممکن است در زمانی که زندگی بسیار خوب به نظر می‌رسد، ایجاد شود. چیزی که اغلب از ضمیر خودآگاه پنهان است، باورهای اساسی فرد در مورد زندگی و عشق و کار یا شیوه‌ توجیه پیچ‌وخم‌های زندگی است که اغلب در خانه و در اوایل زندگی یاد گرفته می‌شوند.

به علاوه افراد ممکن است به اهدافی که مدت‌ها به دنبال آن بوده‌اند، برسند و در نهایت به این نتیجه برسند که آن پاداش عاطفی مورد انتظار خود را دریافت نکرده‌اند. در چنین مواردی، افراد ممکن است احساس کنند که حق ندارند افسرده باشند و ممکن است حتی از افسرده بودن احساس شرم داشته باشند. رفتاردرمانی شناختی، بسیار در اصلاح چنین نقطه نظرات مشکل‌سازی موثر است.

طرز تفکر چگونه می‌تواند بر علل افسردگی تاثیر می‌گذارد؟

طرز تفکر
طرز تفکر

غصه خوردن بیش از حد برای اشتباهات و تجربیات ناخوشایند، رسیدن به نتایج مصیبت‌آمیز تنها با یک یا دو شکست، تعمیم دادن بیش از حد با شواهد محدود همه خطاهای تفکر یا انحرافات شناختی هستند که به شدت با افسردگی در ارتباطند.

چنین تفکری مغز را در منفی‌بافی غرق کرده و اگر بررسی و درمان نشود، باعث شک کردن به خود و ناامیدی می‌شود. به علاوه مطالعات نشان می‌دهد که طرز فکرهای منفی مانند مصیبت جلوه دادن وقایع، واقعا فیزیولوژی بدن را تغییر می‌دهند. محققان دریافته‌اند که این افکار واکنش‌‌پذیری نسبت به تحریکات دردناک و سطح هورمون‌های کورتیزول و عوامل پیش‌التهابی را در بدن بالا می‌برند. پاسخ التهابی باعث تغییرات رفتاری وابسته به بیماری و افسردگی از قبیل خستگی، زمان واکنش آهسته‌تر، کندی شناخت و از دست دادن اشتها می‌شود.

روان درمانی چگونه عمل می کند؟

این بستگی به شکل درمانی که شما اتخاذ کرده‌اید ،دارد. تنها در میان گذاشتن نگرانی هایتان، با شخصی دیگر می ‌تواند مفید باشد. چون شماحس می‌کنید که با مشکلات خود تنها گذاشته نشده اید و حمایت می ‌شوید

ـ رفتار درمانی شناختی  به شما کمک می ‌کند ایده‌هایی را که باعث افسردگی تان شده است را بررسی کرده و تغییر دهید

ـ مشاوره می ‌تواند به شما کمک کند در مورد  حس ‌تان راجع به زندگی و دیگر افراد شناخت بهتری بدست آورید

ـ درمان‌های دینامیک به شما کمک می ‌کندکه متوجه شوید که تجارب گذشته‌تان چگونه ممکن است روی زندگی حال حاضر  شما تاثیر بگذارد

صحبت کردن در گروه  می ‌تواند در تغییر نحوه رفتارتان بادیگران مفید باشد.در گروه این شانس را دارید که بشنوید دیگران چگونه به شما نگاه می ‌کنند و فرصت برای بررسی روشهای مختلف رفتار و گفتگو موجود است

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

حسادت در ازدواج

هر کس در دوره ای از زندگی خود حسادت را تجربه می کند درواقع حسادت یک احساس طبیعی است. با این حال، مشکلات وقتی بوجود می آیند که حسادت از نوع سالم به چیزی ناسالم و غیر منطقی تبدیل شود. خواه یک شریک حسود باشید یا یک همسر حسود، حسادت غیر منطقی و بیش از حد می تواند در نهایت روابط شما را خراب کند. درادامه براساس فهرست مطالب زیر مروری داریم بر این موضوع و از جمله گام هایی که می توانید برای غلبه بر این احساسات در ازدواج خود بردارید:

بررسی اجمالی مفهوم حسادت

حسادت واکنشی در برابر تهدید ادراک شده - واقعی یا خیالی - در یک رابطه ارزشمند مثل ازدواج است. حسادت کم در زندگی می تواند مفید باشد و حتی می تواند باعث برنامه ریزی بهتر شود. اما حسادتِ زیاد، طاقت فرسا و مرعوب کننده است، مخصوصاً به این دلیل که می تواند منجر به رفتارهای خطرناکی مانند تعقیب، خشونت، و آزار جسمی شود.

نکته ای که در رابطه با حسادت شدید وجود دارد این است که این نوع حسادت به هیچ وجه با گذشت زمان در ازدواج بهبود نمی یابد. در واقع حسادت احساسی نیست که به راحتی از شما دور شود چرا که مستقیم به قلب شما می رود و ریشه های عمیقی دارد. بنابراین برای غلبه بر احساس حسادت نیاز به آگاهی و تلاش است.

حسادت سالم در مقابل حسادت ناسالم

حسادتِ سالم، تا حدی طبیعی است و می تواند رابطه را حفظ کند. اما وقتی شدید یا غیر منطقی شود، می تواند به طور جدی به رابطه آسیب برساند. برای موفقیت یک رابطه مهم این است که بتوانید بین حسادت سالم و حسادت ناسالم تفاوت قائل شوید. به همین خاطر در ادامه هر دو نوع حسادت تا حدودی توضیح داده می شوند:

حسادت عادی

حسادت ملایم در یک رابطه سبب می شود که زوجین نسبت به هم تعهد داشته باشند و به سمت همدیگر ترغیب شوند و یک دیگر را دوست داشته باشند همچنین همیشه در تلاش هستند که توجه یکدیگر را جلب کنند و عشق شان را به یکدیگر ثابت کنند در نتیجه این نوع حسادت تا حدودی سبب پررنگ شدن صیمیمت بین زوجین می شود. 

حسادت ناسالم

وقتی حسادت شدید یا غیر منطقی است، اوضاع بسیار متفاوت می شود یعنی این نوع حسادت در زندگی زوجین یک رابطه بالقوه خشونت آمیز را ایجاد می کند. از این گذشته، افراد حسود چنان تحت تأثیر احساسات و ناامنی های خود قرار می گیرند که تصمیم می گیرند زندگی شریک خودشان را تحت کنترل شدید قرار بدهند. ریشه حسادت ناسالم بیشتر در ترس از رها شدن و ترس از این است که مبادا شریک زندگی شان آنها را دوست ندارد.  

در ادامه نشانه هایی از این نوع حسادت آورده شده است:

 عدم امنیت و ترس غیرمعمول

 اتهام زدن

 تعقیقب کردن همسر خود برای اطمینان خاطر خود

 ممانعت کردن از حضور همسر در بین جمع های مختلف

 چک کردن مداوم گوشی موبایل همسر

 زیر سوال بردن بیش از حد رفتارهای همسر

 بعد از جدا شدن از همسر مجددا پیام های کوتاه دادن و جویای حال وی شدن

دلایل وجود این نوع حسادت ناسالم در بین افراد

افرادی که با این حسادت دست و پنجه نرم می کنند اغلب احساسات مختلفی را تجربه می کنند از جمله: ترس، عصبانیت، اندوه، نگرانی، غم، درد، ترحم و تحقیر، بدشانسی و سوء ظن یا تهدید. در هر صورت این نوع حسادت می تواند توسط عوامل زیادی ایجاد شود، که در ادامه به برخی از آن ها اشاره می شود:

 اعتماد به نفس یا عزت نفس ضعیف

 ترس از رها شدن یا مورد خیانت قرار گرفتن

 وسواس شدید در تمایل به کنترل داشتن

 احساس مسئولیت کاذب نسبت به همسر

 داشتن انتظارات غیرواقعی در مورد ازدواج

 داشتن تجربه دردناک جدایی در گذشته

 ترس از دست دادن شخص

اثرات حسادت ناسالم

حسادت ناسالم در زندگی زوجین اثرات و پیامدهای خیلی بدی دارد که همین پیامدها خود می تواند باعث اتفاقات بدتر در آینده شود. در ادامه به برخی از این پیامدها اشاره می شود:

 منجر شدن به کینه و دفاع

 کنترل بیش از حد فرد

 عصبانیت روز افزون

 از بین رفتن اعتماد بین طرفین

 از بین رفتن احترام بین زوجین

 علائم شدید روانی و جسمی در فرد حسود (از قبیل: لرزش دست، سرگیجه، افسردگی و بی خوابی)

 طلاق و جدایی

راههای مقابله با حسادت ناسالم

اگر ازدواج شما به دلیل حسادت دچار مشکل شده است، نگران نباشید مهم این است که قبل از اینکه از کنترل خارج شود با آنها کنار بیایید. در اینجا چند نکته برای راه های سالم مقابله با حسادت آورده شده است.

 عادی شمردن بعضی از حسادت ها

افراد و شرایطی وجود خواهند داشت که امنیت ازدواج شما را تهدید می کند. خواه یک همکار مجرد باشد یا شغلی که به مسافرت زیادی احتیاج دارد. شما باید بدانید که در این شرایط وجود مقداری حسادت در شما یا همسرتان تا حدودی طبیعی است. نکته مهم این است که باید وقت بگذارید و در مورد نگرانی های خود صحبت کنید و در مورد برخی خط قرمزها که از ازدواج و عشق شما محافظت می کند، به توافق برسید. به عنوان مثال ، هر دو ممکن است توافق کنید که محدود کردن تماس با یک همکار خاص برای سلامت ازدواج شما مهم است.

 بررسی ریشه حسادت

وقتی همسرتان دائماً حسادت می کند، مهم است که بدانید چرا این اتفاق می افتد. سعی کنید درک کنید که حسادت از کجا ناشی می شود و برای کاهش آن چه کاری می توانید انجام دهید. مثلا شاید وقتی ریشه یابی می کنید متوجه می شوید که علت حسادت همسرتان وقتی که با مادرتان صحبت می کنید این است که در طول روز زمان زیادی را برای صحبت کردن با خود او در نظر نمی گیرید.

 ایجاد جو اعتماد

یکی از بهترین راه ها برای جلوگیری از حسادت، ایجاد فضای اعتماد است. به عبارت دیگر، افراد معتمد درباره اینکه چگونه وقت خود را می گذرانند دروغ نمی گویند. آنها همچنین به همسر خود خیانت نمی کنند. بنابراین به این شکل حسادت می تواند در نطفه خفه شود.

 ایجاد پیوند سالم

راه هایی را برای گذراندن وقت با هم و پیوند برقرار کنید. ازدواج فراتر از زندگی مشترک و تختخواب مشترک است. این شامل نشان دادن محبت، گذراندن وقت با هم و ایجاد دلبستگی با یکدیگر است.

 کمک از فرد خنثی

وقتی حسادت ناسالم شود، کنار آمدن با آن ممکن است دشوار باشد. به همین دلیل، هنگامی که حسادت طاقت فرسایی را تجربه می کنید که بر سلامت ازدواج شما تأثیر می گذارد، یافتن یک طرف خنثی برای درک دلیل حسادت مهم است. این فرد می تواند ابزاری در اختیار شما قرار دهد تا از راه حسادت به روشی سالم خلاص شوید.

 کمک گرفتن از درمانگر

حسادت هم مانند خیلی از مسائل روانی دیگر می تواند توسط درمانگران و روان شناسان متخصص در این زمینه حل شود . پس اگر راهکارهای بالا نتوانستند میزان حسادت تان را کاهش دهند سعی کنید حتما در اولین فرصت از راهکارهای متخصصین بهره ببرید قبل از این که خیلی دیر شود و همه پیامدهای حسادت را در زندگی تان تجربه کنید.

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

خشونت جوانان

امروزه شیوع خشونت و جرم در جوانان به نسبت قدیم افزایش یافته است. بنابر این ما در صدد برآمدیم تا دلایل این مشکل را موشکافی کنیم. در مقاله زیر می توانید علت این امر را بیابید. همچنین فهرست مطالب را می توانید در باکس زیر مشاهده نمایید.

در سال های اخیر به طور فزاینده ای آمریکایی ها و دیگران در سراسر جهان با قتل عام های بی دلیل و متعددی روبرو شده اند. غالباً، هم قربانیان و هم عاملان چنین قتل هایی نوجوان هستند. چرا دانش آموزان دبیرستان همکلاسی ها و معلمان خود را می کشند؟ چنین اتفاقاتی در مورد جامعه ما (آمریکا) چه می گویند؟

عوامل کمک کننده در بروز این اتفاق کدام اند؟ حتی قبل از وقایع آوریل 1999 در دبیرستان کلمباین، انجمن روانشناسی آمریکا (APA) و MTV برای توسعه کارزار و کمپینی برای جلوگیری از خشونت جوانان با یکدیگر متحد شده بودند. با استفاده از این مطالب و منابع دیگر، در این جا برخی از عوامل موثر در جو خشونت فعلی را ذکر خواهیم 

عوامل موثر بروز خشونت در جوانان امروزی

 در دسترس بودن اسلحه

ایالات متحده برخی از لیبرال ترین قوانین مربوط به اسلحه در جهان را دارد. در حالی که حوادثی از این دست در سایر کشورها اتفاق افتاده است، با این حال در آمریکا سلاح ها به راحتی از نظر کمی در دسترس افراد هستند.

 دسترسی به اطلاعات مربوط به مواد منفجره

اینترنت اجازه می دهد اطلاعاتی را به دست بیاوریم که دستیابی به آن روزگاری بسیار دشوار بود. ما همیشه برای به دست آوردن اطلاعات باید به کتابخانه می رفتیم تا بتوانیم اطلاعات کمی از مطالب را پیدا کنیم. امروز، با فشار یک دکمه، حجم زیادی از این اطلاعات در خانه شما موجود است. جزئیات برخی از مطالب آنلاین بیشتر از هر چیزی است که ممکن است در یک کتابخانه پیدا کنید.

 فروپاشی هسته ی خانواده ها

افزایش آمار طلاق و اختلاف خانواده ها، داشتن الگوهای مناسب برای حل تعارض را برای کودکان دشوارتر می کند. کودکان از آن چه می بینند یاد می گیرند نه از آن چه که می شنوند.

 خشونت در تلویزیون

در این هفته شاهد چند قتل بوده اید؟ اگر بیش از چند ساعت تلویزیون و فیلم تماشا کرده باشید احتمالاً چندین صحنه ی خشم و مربوط به قتل را فیلم دیده اید. خشونت در فیلم ها باعث ایجاد هیجان و افزایش نرخ خشونت و قتل در دنیای واقعی می شود، اما با این حال تلوزیون در فیلم هایش هنوز رفتارهایی مانند خشونت را نشان می دهد، که نوجوانان دوست دارند از آن ها تقلید کنند.

 عدم وجود مرز های اخلاقی

در نسل های گذشته کلیسا و پدران دینی تأثیرات مهمی بر کودکان و جوانان داشتنند. پیش آهنگان پسر و دختران پیش آهنگی که در کلیسا ها با خواندن سرود های مذهبی و انجام فعالیت های دینی، ارزش های اخلاقی را در هسته اصلی آموزش خود قرار می دادند. در حالی که این مراسم ها و آیین های مذهبی هنوز در کلیسا ها وجود دارند و برپا می شوند، اما نوجوانان کمتر پیش می آید که به سراغ اعمال دینی بروند و امروزه آموزه های اخلاقی که منجر به کاهش خشونت در افراد می شود بخش کمی از زندگی بسیاری از نوجوانان را تشکیل می دهد. 

 عدم نظارت والدین

برخی از نوجوانان با وجود داشتن هر دو والد یعنی پدر و مادر در خانواده شان، نظارت کمتری را نسبت به دیگر فرزندان و نسبت به گذشته از پدر و مادر خود دریافت می کنند؛ یعنی پدر و مادر خیلی کمتر به کار های فرزندانشان نظارت دارند. در حالی که بیشتر نوجوانان مشغول کار های خلاف نیستند و به قولی بمب نمی سازند، اما کاهش درگیری و نظارت والدین یکی از مواردی است که امکان وقوع مواردی از قبیل قتل و خشونت را فراهم می کند.

 تجزیه جوامع

در زمانی که من (نویسنده) به دنیا آمدم و بزرگ می شدم، تقریباً همه ی همسایه ها و افراد را وقتی در خیابان خود می دیدم می شناختم و به نظر می رسید در زمان های قدیم، زمان بیشتری برای فعالیت های اوقات فراغت و معاشرت با آدم ها و همسایگان وجود داشت، اما امروز من فقط برخی از همسایگان خود را می شناسم و برای دیگران که نمی شناسم به تکان دادن سر و دست اکتفا می کنم. سپس برای استراحت و آرامش به خانه خود می روم و در حیاط خودم به تفریح می پردازم. نوجوانانی که با دیگران و دوستانشان در جامعه خود ارتباط دارند، کمتر عصبانیت خود را از راه های تخریبی نشان می دهند.

 عصیان نوجوانان

یکی از وظایف تکاملی سال های نوجوانی این است که نوجوانان تلاش می کنند که شخصیت خود را پیدا کنند و به قولی خودشان شوند، که این امر تا حدودی از طریق شورش علیه والدین برای آن ها امکان پذیر است. به عنوان یک والد، اغلب دشوار است که بفهمیم این عصیان در نوجوانان طبیعی است یا نه و چه زمانی از کنترل خارج شده است. خطوط ارتباطی را با نوجوان خود باز نگه دارید و سعی کنید با آن ها رابطه دوستانه برقرار کنید. اگر ارتباط دوستانه و صمیمی در این دوره کاملاً متوقف شد، خانواده درمانی را در نظر بگیرید.

پیشگیری از خشونت

 پرخاشگری نوجوانان در سنین نوجوانی نسبتا افزایش پیدا می کند. شما به عنوان پدر یا مادر نوجوان خود سعی کنید که با فرزندتان همدل و همراه باشید.

 برای کاهش خشونت در آن ها با یکدیگر صحبت کنید. توجه داشته باشید که حرف زدن در مورد این مسائل جنبه نصیحت یا سخنرانی به خود نگیرد.

 کودکان کم سن و سال باید تشویق شوند تا در کلاس ها و یا انجمن هایی با هدف ایجاد احساس درست و غلط و یاد گرفتن مهارت های زندگی نظیر مهارت های کنترل خشم و نه گفتن شرکت کنند.

 از اینکه فرزندان تان را به حال خود رها کنید و در طولانی مدت نظارتی بر اعمال آن ها نداشته باشید، خودداری کنید.

 بر دسترسی آن ها به اینترنت نظارت کنید و همچنین آن ها را در فعالیت های خانوادگی و تعطیلات خانوادگی مشارکت دهید.

 راه حل های دیگری فراتر از توانایی والدین وجود دارد که والدین می توانند از آن ها کمک بگیرند و از آن ها استفاده کنند؛ مانند: کمک گرفتن از انجمن ها و کانون پرورش نوجوانان برای ثبت نام فرزندان و شرکت در کلاس های تفریحی و یا اردو های دانش آموزی یا استفاده کردن از کلاس های خالی مدرسه برای انجام بازی های فکری یا کلاس های کاردستی و نقاشی و یا رفتن به کلیسا ها برای برنامه های مذهبی.

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

تقریبا همه ما می‌خواهیم باهوش باشیم و تقریبا همه ما می‌خواهیم ضریب هوشی فرزندمان بالا باشد. برای همین برای‌ مان مهم است بفهمیم بهره هوشی خودمان یا فرزندمان چیست، مگر نه اینکه هوش ما آینده ما را 09رقم می‌زند؟

در این مطلب دکتر مهبد ابراهیمی به سوال‌های مخاطبان بی‌بی‌سی فارسی درباره ضریب هوشی بر اساس جدیدترین یافته‌ها پاسخ گفته است.

در این مطلب سعی شده بدون پرداختن به نظریه‌ها و مبانی آماری پیچیده‌ای که ضریب هوشی (IQ) بر اساس آن تعریف شده، به سوال‌های مخاطبان پاسخ دهیم.

  • فرق هوش و ضریب هوشی (بهره هوشی) چیست؟

تعاریف مختلفی از هوش وجود دارد اما در این‌جا ما هوش را مجموعه توانایی‌ها و مهارتهای شناختی در نظر می‌گیریم که فرد را قادر به جذب، پردازش و بکارگیری اطلاعات می‌کند تا از آن برای یادگیری، تولید فکر و مفاهیم تازه، حل مسأله و ایجاد تغییر در محیط اطراف خود استفاده کند.

ذهن ما برای پردازش اطلاعات از این مهارتهای شناختی استفاده می کند: توجه، حافظه، قضاوت و ارزیابی، استدلال و استنتاج، حل مسأله، محاسبه، تصمیم گیری، تفکر انتزاعی، یادگیری از تجربه و اطلاعات، درک مطلب و مهارتهای زبانی و کلامی و برنامه ریزی. به این ترتیب طیف این توانایی‌ها بسیار وسیع است.

و اما بهره هوشی؛ از دیرباز این سوال برای بشر وجود داشته که چرا بعضی افراد خوب یاد می‌گیرند و ایده‌های عالی خلق می‌کنند اما برخی دیگر نه. چرا برخی کند و دیر یاد می‌گیرند و برخی تند و سریع.

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

خیانت زناشوی

رابطه خارج از ازدواج وضعیتی است که یک شخص ازدواج کرده با شخصی به جز همسر خود رابطه جنسی دارد. از دیدگاه دیگر، رابطه‌ای است که شخصی با یک فرد متاهل برقرار می‌کند.

در برخی جامعه‌ها رابطه خارج از ازدواج می‌تواند یک هنجار جنسی باشد در حالی که در جامعه‌های دیگری خیانت زناشویی و زنا نامیده شده و مجازات دارد. این نام‌گذاری‌ها بار اخلاقی، قانون مدنی و حقوق مذهبی دارد. همچنین ممکن است در جایی که منع قانونی ندارد تبعات قانونی از جمله در شرایط طلاق به وجود آورد.

رواج

در سال ۲۰۰۵ در پژوهش جهانی دورکس، ۲۲ درصد از افراد مورد مطالعه در سراسر جهان به داشتن رابطه جنسی خارج از ازدواج اعتراف کردند.

در قانون

رابطه جنسی خارج از ازدواج در بسیاری از کشورها ممنوع نبوده و غیرقانونی نیست. اما ممکن است در جایی که منع قانونی ندارد تبعات قانونی از جمله در شرایط طلاق به وجود آورد و امکان شکایت کردن افراد وجود داشته باشد.

رابطه جنسی خارج از ازدواج در بیشتر کشورهای اسلامی غیرقانونی است. مانند عربستان سعودی، پاکستان، ایران، افغانستان، کویت، مالدیو، مراکش، عمان، موریتانی، امارات متحده عربی، قطر، سودان، یمن.

چندهمسری

چندهمسری در برخی جامعه‌ها نوعی از ازدواج است که در آن زن یا مرد بیش از یک همسر دارند. اگر یک مرد بتواند به‌طور هم‌زمان با چند زن ازدواج کند چندزنی (تعدد زوجات) نامیده می‌شود و اگر یک زن بتواند به‌طور هم‌زمان با چند مرد ازدواج کند چندشوهری نام دارد.

در سنت‌های فرهنگی و دینی

در یهودیت، کتاب تورات رابطه خارج از ازدواج را ممنوع دانسته و مجازات شلاق زدن و سنگسار ذکر کرده‌است؛ هرچند که در یهودیت چندزنی مجاز بود. در اسلام رابطه خارج از ازدواج زنا (به ویژه زنای محصنه) نام دارد و حرام (ممنوع) بوده و مجازات اعم از شلاق زدن، اعدام و سنگسار دارد؛ هرچند که در اسلام چندزنی مجاز است.

خشونت

خشونت

در برخی جامعه‌ها رابطه خارج از ازدواج افراد جامعه با برخود خشونت آمیز اعضای جامعه مواجه می‌شود. از جمله قتل ناموسی و سنگسار.

جنایت‌های ناموسی یا قتل ناموسی به ارتکاب خشونت و اغلب قتل زنان یک خانواده به دست مردان خویشاوند خود گفته می‌شود. این زنان به علت «ننگین کردن شرافت خانواده خود» مجازات می‌شوند. این ننگ موارد گوناگونی را شامل می‌شود از جمله خودداری از ازدواج اجباری، قربانی یک تجاوز جنسی بودن، طلاق گرفتن (حتی از یک شوهر ناشایست)، رابطه با جنس مخالف، یا ارتکاب زنا. برای اینکه فردی قربانی جنایت‌های ناموسی شود، فقط اینکه گمان برده شود او «آبروی خانواده» را بر باد داده‌است کافی‌ست.

سنگسار، یک نوع مجازات مرگ است که از طریق پرتاب سنگ (که به صورت گروهی انجام می‌شود) به طرف مجرم صورت می‌گیرد. در کتب تاریخی به رواج سنگسار به عنوان مجازات در یونان باستان اشاراتی شده‌است. در منابع ادیان ابراهیمی همچون یهودیت و اسلام نیز به مجازات سنگسار اشاره شده‌است.

در ادبیات و هنر

موضوع رابطه خارج از ازدواج در بسیاری از آثار ادبی استفاده می‌شود، مانند آنا کارنینا، مادام بوواری، عاشق لیدی چترلی، داغ ننگ. همچنین این موضوع تم بسیاری از فیلم‌ها بوده‌است.

 

منبع : ویکی پدیا

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

بزرگترین دشمن تاجر ترس است. کسی که می ترسد ضرر می کند. این مهمترین نکته در کتاب روانشناسی تجارت نوشته نورمن ولز آلمانی است.  بسیاری از خوانندگان و منتقدین این کتاب را بهترین و مفیدترین کتاب در حوزه معاملات و تجارت می دانند. در این مقاله سعی داریم با تمرکز بر دیدگاه ولز بخشی از اهمیت تغییر مغز در دیدگاه ولز را بررسی نماییم.

روانشناسی تجارت از دیدگاه ولز

نویسنده کتاب، روانشناس و روزنامه نگاری است که علاقه زیادی به بازار سهام و روانشناسی مرتبط با ان دارد. تخصص وی روانشناسی تجارت است، موضوعی که در آن نه تنها تجربه زیادی دارد، بلکه توانایی های منحصر به فردی نیز دارد. از جمله، او به بازرگانان می آموزد که مغز خود را در مسیر درست توسعه دهند.

ولز تأکید می کند آنچه که کار وی و کتابش را از ادبیات گسترده در این زمینه جدا می کند، تأکید بر روانشناسی کاربردی تجارت است. معمولاً لازم است که معامله گران به نظم و انضباط نیاز داشته باشند، اما پذیرش این ایده برای تجارت مناسب سرمایه گذاران کافی نیست.

نکات اساسی ولز

نورمن ولز ، معتقد است: "برای اینکه شما یک معامله گر موفق باشید، به یک طرز فکر صحیح نیاز دارید."

ولز برای پرداختن به روانشناسی تجارت، از طریق ضمیر ناخودآگاه و هیپنوتیزم بر روی مغز تاجر کار می کند.

ولز می گوید؛ تجارت موثر شامل تغییر مغز و شخصیت است. مغز جایی است که اکثر افراد در آن فقط روی نمودارها و روندها تمرکز می کنند. اما فراموش می کنند که در آنجا احساسات بی شماری نهفته است.

آیا واقعا همه چیز در ذهن است؟

اصل مشکل این است که اکثر مردم امنیت را در همه اشکال آن دوست دارند و می خواهند، اما " تجارت ناامن ترین کاری است که می توانید انجام دهید". به اعتقاد ولز هیچ حرفه دیگری اینقدر احساسات شدید را بر نمی انگیزد و شخصیت های ما را منعکس نمی کند. وی حتی تا آنجا پیش می رود که ادعا می کند فعالیت بورس اوراق بهادار شخصیت دادن به پول است: ولز می گوید: "ما فقط دارایی و پول را معامله نمی کنیم ، بلکه پول هم می شویم."

داشتن یک ذهنیت مناسب برای تجارت موثر مهم است. با این حال، هیچ چیز دشوارتر از جدا شدن از عوامل زیادی نیست که برای اولین بار تفکر ما را شکل داده و نحوه کار مغز ما را تعیین می کند(منظور همان طرحواره هاست). ما تحت تأثیر والدین، ??خانواده، دوستان، محیط، جامعه، رسانه ها، کتاب ها و موارد دیگر هستیم. با شروع معاملات، همه این تأثیرات در فرایند معاملات ما وارد شده و ممکن است همیشه مفید نباشند. تلاش برای تغییر این الگوها دشوار و سخت است.

چرا بازرگانان از روانشناسی غافل می شوند؟

برای درک رویکرد ولز، درک نقش همه جانبه روانشناسی و مغز ضروری است. گرچه این تصور که روانشناسی برای بازار سهام حیاتی است چیز جدیدی نیست، ولز معتقد است که معاملات به معنای واقعی کلمه 100? روانشناسی است. بدون روان ما، هرگز نمی توانیم ریسک مالی را ارزیابی کنیم یا روندها را تشخیص دهیم. ولز می گوید: "بدون مغز، هیچ معامله در بازار سهام رخ نمی دهد". بنابراین ، قدرت ذهنی برای موفقیت در تجارت کاملاً ضروری است. بعلاوه ، حدود 95? اقدامات ما ناخودآگاه است و ما تمایل داریم رفتار خود را بارها و بارها تکرار کنیم. خیلی اوقات، چنین روندی به معنای تکرار اقدامات غلط یا حتی مضر است.

برای تأیید این ادعا، ولز به مطالعه ای استناد می کند که در آن 120 فروشنده، سیستمی را دریافت کرده اند که ارزش ذاتی را از 19 سال قبل تا 20 سال گذشته نشان می داد. پس از یک سال آزمایش، مشخص شد که 119 نفر از این بازرگانان در این سیستم شکست خورده اند زیرا تمایلات ذهنی آنها را به بیراهه کشانده است. بجز یک تاجر، سایرین فرآیندهای ذهنی غیرطبیعی داشتند. ولز می گوید: "موفقیت از ذهن ناشی می شود." این سیستم خوب بود، اما نگرش و روانشناسی معامله گران با استفاده از این سیستم چندان مناسب نبود.

بیشتر معامله گران افرادی هستند که فکر می کنند روانشناسی مهمترین چیز نیست. بلکه فکر می کنند نمایش ساده انگارانه عقلانیت، آگاهی و تجربه مهم است. با این حال، ولز می گوید اگر مغز به درستی برنامه ریزی و تنظیم نشده باشد، عقلانیت، اطلاعات و تجربه به درد نمی خورد. بنابراین، چه کاری می توانیم انجام دهیم تا ذهن و ضمیر ناخودآگاهمان به درستی کار کند؟

رویکرد ولز به روانشناسی تجارت چیست؟

رویکرد ولز از طریق ناخودآگاهی و هیپنوتیزم بر مغز تاجر تأثیر می گذارد. به اعتقاد او افراد روحیه مطمئنی پیدا می کنند و صلاحیت های لازم در مناطق ناخودآگاه مغز پیدا می کنند. اگر این روند کمی عجیب به نظر می رسد، به این فکر کنید:

در طول سال ها، ولز به مردم کمک کرده است تا بر ترس و مشکلات خود غلبه کنند و به آنها اجازه می دهد تا در مسابقات قهرمانی ورزشی به پیروزی برسند و حتی یک پیروزی المپیک را نیز به دست آورند. علاوه بر این، با فعال کردن انرژی ذهنی مناسب، انگیزه و در نتیجه رفتار، به بازرگانان کمک می کند تا درآمد کسب کنند. وی تأکید می کند که هر فرد دارای پل ها و موانع ذهنی منحصر به فردی است که برای موفقیت باید از بین برود یا از آنها عبور شود.

"انضباط تجاری" ناشی از تغییر رفتار فرد در جهت مورد نظر و غلبه بر مقاومت روانی و ترس است که معمولاً مانع آن می شود. به ویژه، در زمینه تجارت، ولز معتقد است که "ارتش های مقاومت وجود دارند". در واقع، تجارت شامل ادغام سرمایه گذاری مناسب و دانش بازار با مغز مناسب است. اینگونه نیست که مهارتها مهم نیستند، بلکه فقط الگوهای رفتاری و ذهنی نادرست آنها را نادیده می گیرند.

بنابراین، تجارت موثر شامل تغییر شخصیت است. ولز می گوید: "افرادی که نمی خواهند این کار را امتحان کنند حتی لازم نیست نگران مذاکره باشند." کسانی که فقط بر جنبه های به اصطلاح منطقی نمودارها و روندها تمرکز دارند، از جمله همه این الگوها مانند "پرچم ها ، مثلث ها و کانال ها یا توقف ها و دامنه های معاملاتی"، سرانجام در مقابل احساسات بی شماری که دارند گرفتار شده، بازی می خورند و شکست را تجربه می کنند.

ولز توضیح می دهد که این "نسخه بسیار کوتاه" نظریه او است، اما در واقع هسته اصلی ماجرا است. علاوه بر این، او معتقد است که هرکسی می تواند تاجر شود و بر ترس خود غلبه کند. تا زمانی که افراد از نظر بالینی بیمار نباشند، اگر واقعاً بخواهند روی خودشان کار کنند، می توانند از این نگرانی های اساسی خلاص شوند. آنها برای موفقیت به یک حس خوب واقعیت و یک بررسی واقعیت نیاز دارند. البته دانش و مهارت مالی، اطلاعات و تحقیقات همچنان نقشی اساسی دارند.

با این حال، رسیدن به آنجا کار ساده ای نیست. ولز معتقد است که مردم نباید فکر کنند که می توانند "با یک حساب کوچک شروع کنند و در مدت شش ماه به عنوان یک تاجر حرفه ای سود بسیار بدست آورند". این مسئله به زمان و تمرین زیاد نیاز دارد. ولز معتقد است که اگر اینگونه نبود، جاده ها پر از فراری و پورشه بود.

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

حافظه چیست و چگونه می توانیم آن را تقویت کنیم؟

حافظه

یک لحظه به این فکر کنید که چه اتفاقی می‌افتاد اگر شما قادر نبودید هیچ چیز را به خاطر بسپارید و یا به یاد بیاورید؟ به این فکر کنید که اگر خاطره‌ای نداشتید زندگی شما چگونه می‌بود؟ برای اینکه بدانیم در زندگی ما نقش حافظه چیست و بود و نبود آن چه تاثیری در زندگی ما دارد، این مقاله را حتما مطالعه کنید. چرا که قرار است امروز برخی از راه های تقویت حافظه کوتاه مدت و بلند مدت را یاد بگیریم که می‌توانند در زندگی ما تغییراتی جدی ایجاد کنند. 

آیا تعریف دقیقی از حافظه وجود دارد؟

اگرجه هنوز تعریف دقیقی از حافظه وجود ندارد اما می‌توان آن را اینطور تشریح کرد:

“حافظه قسمتی از مغز می‌باشد که اطلاعات مهم و حیاتی مورد نیاز ما در آن ذخیره می شود. در واقع حافظه، محلی برای ذخیره سازی و نگهداری اطلاعات می باشد که با استفاده از آن، هر زمان که خواستیم می توانیم داده های موردنظرمان را به یاد بیاوریم.”

تعاریف آکادمیک و تخصصی دیگری نیز برای حافظه وجود دارند، اما تعریف ارائه شده، بسیار ساده و جامع تر می باشد و با استفاده از آن می توانید یک شناخت کلی نسبت به حافظه پیدا کنید.

انواع مختلف حافظه چیست ؟

به طور کلی می توان حافظه را به ۳ بخش اصلی تقسیم کرد که در زیر به صورت کامل آنها را شرح می دهیم:

۱- حافظه حسی چیست

اولین سطح از حافظه، حافظه حسی می باشد. در این سطح از حافظه، اطلاعات به صورت لحظه ای ذخیره می شوند و تنها پس از ۳ الی ۵ ثانیه از بین می روند! این داده‌ها برای ذخیره شدن باید به مرحله بعد، یعنی حافظه کوتاه مدت ارسال شوند!

حافظه حسی خود به چند بخش تقسیم می شود:

الف) حافظه تصویری

احتمالا شما هم تا به حال با تصویری مواجه شده‌اید که احساس می کردید قبلا آن را جایی دیده اید. احساس شما درست بوده، زیرا آن تصویر در حافظه تصویری شما ثبت شده است.

درست است که تنها ۳ الی ۵ ثانیه اطلاعات باقی می مانند، اما در صورتی که مجددا آن اطلاعات یادآوری شوند، مغز متوجه این موضوع می شود که قبلا هم این اطلاعات را دریافت کرده است. حافظه تصویری با حافظه کوتاه مدت و حافظه بلند مدت نیز در ارتباط می باشد.

ب) حافظه شنیداری

این حافظه، همان طور که از نامش هم پیداست، به داده‌ها و اطلاعات صوتی اختصاص دارد. تنها تفاوتی که با حافظه تصویری دارد این است که نمی تواند به صورت تصویری اسکن را انجام دهد و با استفاده از تکنیک‌ها و روش های صفر و یک دیجیتالی این کار را انجام می دهد.

معمولا هنگام گوش دادن به آهنگ های مورد علاقه‌مان، ممکن است ناگهان به یاد فرد یا گروهی از افراد بیفتیم. دلیلش این است که قبلا چند بار آن آهنگ را با آن فرد یا آن گروه گوش داده‌ایم و این موضوع در حافظه حسی و در بخش شنیداری ضبط شده است.

ج) حافظه لمسی

یکی دیگر از انواع حافظه حسی، حافظه لمسی می باشد که در واقع شرایط یک جسم از لحاظ سردی و گرمی را بررسی می کند. درد و سوزش نیز توسط این بخش قابل تشخیص است و اگر به عنوان مثال به بخاری که بسیار داغ است دست بزنید، این اتفاق در حافظه لمسی ذخیره می شود.

دفعه بعد که بخواهید این کار را انجام دهید، این حافظه به شما یادآوری می کند که این کار خطرناک است!

۲- حافظه کوتاه مدت

پردازش های بسیار سریع و کوتاه در این نوع حافظه انجام می شوند. بیشتر این اطلاعات تنها ۱۵ الی ۳۰ ثانیه در حافظه کوتاه مدت نگه داشته می شوند و پس از آن، از بین می روند.

اگر واقعا به داده ای نیاز داشته باشیم، باید آن قدر آن را تکرار و یادآوری کنیم تا وارد حافظه بلندمدت ما شود. طبق آخرین تحقیقات، شما در حافظه کوتاه مدت شما به صورت میانگین می توانید تنها ۷ داده را ذخیره کنید. اگر این داده‌ها مدام تکرار نشوند، خیلی زود از حافظه کوتاه مدت شما پاک می‌شوند.

اطلاعات برای اینکه به صورت دایمی و بلندمدت ذخیره شوند، باید به حافظه بلندمدت ارسال شوند.

 

۳- حافظه بلند مدت چیست ؟

در این بخش، اطلاعات برای مدتی طولانی ذخیره می شوند تا در زمان مورد نیاز، از آنها استفاده کنیم. مثلا هنگامی که سر جلسه کنکور هستیم، پاسخ سوالات را با کمک حافظه بلند مدتمان می دهیم.

به عنوان مثال، مبحثی از ریاضی که ۶ ماه قبل خوانده‌ایم، پس از تکرار فراوان وارد حافظه بلند مدتمان شده است و ما می توانیم سر جلسه کنکور، با مراجعه به آن داده‌ها و اطلاعات، پاسخ سوالات را بدهیم.

هر چه مباحث بیشتر تکرار می شوند، شانس بیشتری برای ذخیره شدن در حافظه بلندمدت پیدا می کنند!

به همین دلیل است که بسیاری از مشاوران تحصیلی، به خصوص در دوران جمع بندی کنکور بر تمرین و تکرار به صورت پیوسته تاکید دارند. زیرا تکرار یک مطلب به صورت پیوسته، باعث می شود آن مطلب در حافظه بلندمدت شما ذخیره شود.

  • حسین کرمی