روانشناسی

مقاله های روانشناسی که در موضوع های مختلف به شما کمک میکند.

روانشناسی

مقاله های روانشناسی که در موضوع های مختلف به شما کمک میکند.

طبقه بندی موضوعی

۲۵ مطلب با موضوع «روانشناسی عمومی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

باور های عامیانه

باور ها

به باورهای رایجی که مردم عادی درباره سلامت خود و دیگران دارند باورهای غیرواقعی و عامیانه گفته می شود.

باورهای عامیانه مردم

اگر کســــی بدن و چهارستون فقراتش در اثر کار زیاد خسته و کوفته شده و از کار بیفتد، فردی ترازویی را برداشته سراغ فرد خسته و مریض می‌آید و مریض به او روکرده و می‌گوید...

1- اگر هنگام انجام کاری عطسه بیاید با گفتن اینکه خدا مصلحت ندانسته از انجام کار پرهیز میکنند و از نیمه راه رفته بر می‌گردند. اگر عطسه دو بار بیاید، حمـل برشتــاب می‌کنند و بر سرعت انجـــام کـار می‌‌افزایند.

2- خارش کـف پا را حمل بر در پیش بودن سفــر و خاریدن کف دست را به رسیدن مـال و منال تعبیر می‌کنند.

3- اگر هنگام درآوردن کفش از پا، یک لنگه آن به روی لنگه دیگر افتد و یا اگر بدون مناسبت و بدون مقدمه ای نام کسی بر زبان جاری شود می گویند:" دارند در جایی غیبت ترا می‌کنند".

4- چنانچه در هنگام صرف چای، استکانها ـ معمولاً سه الی چهارـ پشت سر هم قرار بگیرند و یا یک عدد تفاله بزرگ و دراز داخل چای بصورت عمودی قرار بگیرد می‌گویند حتماً در  ساعاتی دیگر مهمان خواهند داشت.

5- اگر گوش کسی بخارد و فردی از آن خانواده در مسافرت باشد می گویند مثل اینکه میخواهد برگردد.

6- از گرفتن ناخن در روز شنبه و موقع شب خودداری می‌کنند چرا که اعتقاد دارند این کار عمر را کوتاه می‌کند.

7- هر گاه کودکی دندان شیری‌اش می‌افتد دندان شیری بچه را به طرف کلاغ در پشت بام می‌اندازند و به کودک یاد میدهند که جملات زیر را تکرارکند:« قارقا منه دیش گتیر، جیبونده یمیش گتیر»

8- اگر بچه ای بترسد و یا مریض و بیمار  شود پیراهن وی را در برابر چشمانش می‌‌سوزانند تا ترس و مرض از وی دور شود.

9- معمولاً بچه و نوزاد را روی طاقچه قرار نمی‌دهند و اعتقاد دارند این کار خوش یمن نیست.

10- اگر فردی بترسد 41 تکه پنبه را درون ظرفی گذاشته و در آستانه در روی دلش بوسیله فرد غریبه‌ای آتش می‌زنند و یا به اندازه قد فرد پنبه را طول داده و باز آتش می‌زنند تا این پنبه در روی دلش تمام شود و خاکستر حاصل از سوختن پنبه را به بند پاهایش می‌مالند تا ترسش بریزد.

11- برای اینکه بدانند یک نفر از چه چیزی ترسیده مقداری نمک را موقع خواب زیر بالش و متکای فرد قرار داده ـ روز چهارشنبه گذاشته و روز شنبه بر می‌دارند ـ و پس از سه روز در روز شنبه نمک را با آب ترکیب و سپس جوشانده آن را در زیر ناودان قبله بالای سر فرد روی یک سینی فلزی می ریزند و تصویر چیزی که فرد ترسیده روی سینی شکل می‌بندد.

12- پس از پایان دادوستد، اگر وزنه ای روی ترازوی صاحب مغازه جا مانده باشد زود بر می‌دارند چرا که معتقدند تا زمانی که وزنه روی کفه ترازو باشد مشتری دیگری وارد مغازه نمی‌شود.

13- مردم ابتدای هر سال را با گرفتن سفته از این و آن شروع می‌کنند چرا که معتقدند گرفتن سفته از فردی که دستان پرخیر و برکتی دارد خیر و برکت را تا پایان سال به یاری خدا  قرین ایشان می‌سازد.

14- مردم معتقدند اگر کسی دستهای خود را آنقدر باز کند که بتواند با دو دست چهارچوبه دروازه درب اتاق را بگیرد از آن خانه مرده بیرون می‌آید و عده‌ای هم معتقدند که برکت از آن خانه رخت بر می‌بندد و برای خنثی کردن این اثر چند بار با دست ها کف می‌زنند.

15- اگر مردم حادثه ناگوار و خارق العاده‌ای را مشاهده کنند و یا بشنوند ، لالـه گوششان را می‌کشند ومی‌گویند:"الله گورستمسین"و بدین ترتیب بلا را از خود دور می‌کنند.

16- در روزهای چهارشنبه از رفتن به حمام و نیز از مسافرت کردن امتناع می‌کنند زیرا معتقدند در این روز اجنه‌ها به حمام می‌روند و سفر در این روز، بدون بلا و بی دردسر نیست.

17- مردم جویدن آدامس و نگاه کردن به آینه را در شب نکوهش کرده و خوش یمن نمی‌دانند.

18- زنــان پیر معتقدند که بهتـر است هیچ وقت رنگ حنای آنها از بین نرود و مدام به حنا بستن به دست ها اهمیت می‌دهند چرا که هنگام مرگ تمام اعمال نیک آنها باطل شده و در روز قیامت به صورت سگی ظاهر خواهند شد.

19- مردم روزهای دوشنبه، سه شنبه، پنج شنبه و جمعه را ساعات خوش یمن می‌دانند و مراسم جشن و عروسی و عقد خود را در این روزها برگزار می‌کنند.

20- معمولاً پشت سر مسافران با یک کاسه آب می‌پاشند تا ضمن انجام سفر خوب و خوش به سلامت برگردند.

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

وسواس فکری چیست؟

وسواس فکری

وسواس فکری افکار، تصاویر و تکانه هایی هستند که مرتبا در ذهن فرد تکرار می شوند و به نظر می رسد خارج از کنترل فرد هستند و علی رغم میل او به ذهنش می آیند. مثل اینکه فرد مدام فکر می کند مبادا دستش آلوده باشد. یا اینکه فکر می کند نکنه به ایدز مبتلا شوم.

همه افراد افکار عجیب، غیرمعمول و یا حتی مزاحم دارند که هر از گاهی به ذهن شان می آید و اکثر آنها بدون اینکه به این فکرها اهمیت بدهند، به کارهای روزمره خود ادامه می دهند اما اگر به اختلال وسواس (OCD) مبتلا باشید، این فکرها می تواند هم ناراحت کننده و هم ناتوان کننده باشد.

 

دلایل ابتلا به وسواس

عوامل خطر شامل سابقه کودک آزاری یا رویداد دیگری است که باعث ایجاد استرس می شود. ثبت شده‌است که برخی موارد به دنبال عفونت رخ داده‌است. تشخیص براساس علائم است و مستلزم رد سایر دلایل مربوط به دارو یا پزشکی است.برای ارزیابی شدت می‌توان از مقیاس‌های رتبه‌بندی مانند مقیاس وسواس اجباری Yale-Brown (Y-BOCS) استفاده کرد.سایر اختلالات با علائم مشابه شامل اختلال اضطراب، اختلال افسردگی اساسی، اختلالات خوردن، اختلالات تیک و اختلال شخصیت وسواسی-اجباری است.هرچند دلایل ابتلاء به اختلال وسواس جبری(OCD) کاملاً شناخته‌شده نیست، اما موارد زیر تأثیر زیادی در ابتلاء به این بیماری دارد:

  1. تغییرات جسمی و بدنی
  2. محیط
  3. کمبود سروتونین
  4. سابقه خانوادگی
  5. زندگی پر از استرس

 

وسواس عملی یا اجبار چیست؟

اجبار یا وسواس عملی رفتارهایی هستند که باید بارها و بارها انجام شود تا اضطراب ناشی از وسواس فکری فرد کاهش یابد. به عنوان مثال، اگر وسواس آلوده بودن دارید، ممکن است احساس کنید که مجبور هستید دستان خود را بارها بشویید یا بارها از ماده ضدعفونی کننده استفاده کنید تا نگرانی ناشی از آلوده بودن دست هایتان کاهش پیدا کند.

وسواس های عملی متداول شامل تمیز کردن، شمارش و چک کردن هستند.

 

سی بار شستم ولی هنوز کثیفه!

 در اختلال وسواس، فکری استرس‌زا، ناخوشایند و بی‌ربط دائم سراغ فرد می‌آید و فرد درنتیجه‌ رنج ناشی از این فکر و عدم توانایی در بیان این رنج، احساس نیاز می‌کند که یک رفتار خاص را دائماً تکرار کند. افکار استرس‌زا، ناخواسته و بی‌ربط که مداوم به ذهن خطور می‌نماید را «وسواس فکری» و زمانی که فرد احساس نیاز می‌کند تا یک رفتار خاص را مداوم تکرار نماید «وسواس عملی» می‌گویند. ممکن است اختلال وسواس، پایه ارثی و ژنتیک داشته باشد. وقایع ناخوشایند یا روابط ناسالم خانوادگی نیز اختلال وسواس را آغاز یا وخیم‌تر می‌کند.

اختلال وسواس یا OCD  می‌تواند در کودکی، در اغلب مواقع نزدیک ده‌سالگی خود را نشان دهد. بعید است بعد از سن ۳۰ سالگی اختلال وسواس آغاز شود.

مبتلایان به وسواس به سبب اندیشه‌های ناخواسته و ناراحت‌کننده که مدام به ذهنشان خطور می‌کند، رنج زیادی می‌کشند و برای کنترل این رنج، بدون این که از آن صحبت کنند رفتارهایی تکراری از خود بروز می‌دهند. برای نمونه، خانمی که وسواس فکری کثیف بودن دستش او را از درون مدام آزرده می‌سازد، بدون این که رنج خود را بگوید شاید در طول روز دستش را پنجاه بار بشوید. (وسواس عملی)

 

 

درمان اختلال وسواس

موفق‌ترین درمان برای اختلال وسواس به کار بردن ترکیب دارودرمانی و روان‌درمانی‌ست. گاهی افسردگی یا یک بیماری دیگر علاوه بر اختلال وسواس در فرد وجود دارد و درمان آن بیماری، به کنترل وسواس بسیار کمک می‌کند. پیدا کردن درمان ایده‌آل برای هر فرد مبتلا به بیماری وسواس همیشه راحت نیست و گاهی باید چندین و چند بار به همان پزشک متخصص اعصاب و روان مراجعه کنیم و درمان‌های مختلف را بیازماییم تا به بهبودی دست پیدا کنیم.

تکنیک‌های روان‌درمانی متعددی برای کمک به درمان مبتلایان به وسواس وجود دارد. مهم است در مرحله نخست، بیمار آموزش لازم را درباره ماهیت وسواس و درمان‌ها دریافت کند و حمایت لازم را از خانواده، دوستان و گروه های حمایتی بگیرد.

 

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

تیپ شخصیتیISTJ

ویژگیهای شخصیتی

ISTJها افرادی به شدت با ثبات، متعهد، مسؤول و قابل اعتماد هستند و به تعهدات خود پایبند باقی می مانند. حرفشان در حکم یک قسم است. ISTJها کم حرف هستند، بیشتر در خودشان هستند.
این اشخاص عملگرا و واقع بین بوده و به واقعیتها و حقایق بهای زیاد می دهند. بسیار وقت شناس، دقیق و منظم هستند و از قدرت تمرکز فراوانی بهره مندند. می توانند به خوبی تمرکز کنند و پرت کردن حواس آنها دشوار است. همه کارهایشان را با نظم و ترتیب خاص انجام می دهند. در اقداماتشان سازمان یافته و منظم هستند. آنها در انجام امور نظم و دقت زیادی داشته و بر مبنای اصول خود عمل می کنند. به مرتب و منظم کردن و سازماندهی همه چیز اعم از کارشان، خانه شان و زندگیشان علاقمندند. بر انجام صحیح و به موقع کارها تاکید دارند و می خواهند کارهایشان را به موقع انجام دهند.
به لحاظ شخصیتی و رفتاری، آرام، جدی و سختکوش و با پشتکار هستند. جزئیات مسائل را در ذهن خود می سپارند و برای نقطه نظرهایشان دلایل و مدارک دقیق عرضه می کنند. بر استفاده از تجربیات گذشته خود تاکید زیادی دارند و از تجربیات گذشته خود، برای تصمیم گیری در لحظه اکنون استفاده می کنند. بسیار منطقی بوده و به منطق و تحلیلهای غیر شخصی بها می دهند. نقطه نظرهای حساب شده و تغییر نیافتنی دارند. وقتی به موضوعی باور پیدا کنند، تغییر دادن نظرات آنها دشوار می شود.
ISTJها محتاط و سنتی و بسیار وظیفه مندند. برای سنتها و ساختارها ارزش قائلند. خوب گوش می دهند و تمایل دارند در همه چیز، حقایق در نظر گرفته شود. در هر شرایطی آنچه به آن معتقدند را بیان می کنند و حرفی را که به آن اعتقاد دارند، می زنند. بر رعایت اصول و قوانین تاکید زیادی داشته و از رویه ها و مقررات پیروی می کنند و در صورت عدم رعایت دیگران، با آنها برخورد سختی می کنند. این تیپ شخصیتی حتی در زمان بحران آرام به نظر می رسد. در پس چهره به ظاهر آرام آنها، چه بسا جوش و خروش وجود داشته باشد، اما واکنشهای تند خود را به ندرت بروز می دهند.

 

نقاط ضعف شخصیتی

یکی از مشکلات ISTJها این است که بیش از اندازه به جزئیات می پردازند. وقتی موضوعی را باور می کنند به دشواری می توان آنها را از تصمیمی که گرفته اند دور کرد. در قبول نقطه نظرهای جدید شکاک هستند، بخصوص اگر ایده ای بلافاصله قابل اجرا و عملی نباشد به زحمت آن را می پذیرند. این اشخاص لازم است وقت صرف کنند و به هدفهای کلی خود بیندیشند. باید به راه حلهایی که تا کنون به آن توجه نکرده اند، توجه بیشتری بکنند. این تیپ شخصیتی اگر اطلاعات بیشتری جمع آوری کند و اگر آگاهانه بخواهد کاربردهای آتی رفتار خود را بررسی کند، به موقعیتهای بیشتری دست پیدا می کند.
ISTJها گاه در درک نیازهای دیگران با دشواری روبرو می شوند، بخصوص اگر این نقطه نظرها با باورهای آنها تفاوت داشته باشد. از آنجایی که واکنشهای این اشخاص به ندرت بروز داده می شود، ممکن است موجوداتی سرد و نچسب ارزیابی شوند. این اشخاص لازم است که به راحتی از دیگران تشکر و سپاسگزاری نمایند.
از آن جهت که ISTJها اشخاصی منطقی هستند، انتظار دارند که دیگران هم مانند آنها رفتار کنند. در مواقعی آنان نظرات خود را به دیگران تحمیل می کنند و می توانند نظرات خود را به کسانی که از قاطعیت کمتری برخوردارند القاء کنند. ممکن است بخواهند دیگران، خود را با آنها تطبیق بدهند. اگر این تیپ شخصیتی نظرات بازتری داشته باشد، می تواند نظرات متفاوت اشخاص را بپذیرد و به راه حلهای موثرتر برسد.

روابط با دیگران

  • همسرانی به شدت وفادار و پایبند به تعهدات خود هستند. حرفشان قول است و می توانید روی آن حساب کنید.
  • عشقشان را عملاً نشان می دهند. اشخاصی مطمئن و قابل اتکا هستند. در مورد آنها، عملشان نشان می دهد که در چه شرایطی به سر می برند.
  • ممکن است در نشان دادن احساس صمیمیت خود با دشواری روبرو باشند، هر چند که محبتشان اغلب عمیق است.
  • می توانند معاشرتی و اجتماعی باشند.
  • متواضع و فروتن هستند.
  • به شدت عملگرا هستند.
  • در برابر تغییر مقاوم هستند و به راحتی نظر و عقیده خود را تغییر نمی دهند.
  • ممکن است به احساسات خود و دیگران بی توجه باشند و نتوانند به راحتی نیازهای متفاوت از نیاز های خود را درک کنند.
  • می توانند به سرعت از دیگران انتقاد و کارشان را داوری کنند.
  • دوست ندارند پولی را که به سختی بدست آورده اند، مفت از دست بدهند.

رضایت شغلی

برای یک ISTJ رضایت شغلی یعنی:

  • ماهیت فنی داشته باشد و به او امکان استفاده از توانمندی هایش را بدهد.
  • بتواند که یک محصول یا خدمت واقعی را ارائه دهد و ترجیحا از روشهای استاندارد در آن استفاده کند.
  • بتواند در کارها مستقل عمل کند. فرصت کافی برای انجام کار به تنهایی را داشته باشد و از نیروی عالی تمرکز خود، برای تکمیل و به انجام رساندن پروژه ها استفاده کند.
  • کار را در محیطی با ثبات و سنتی انجام دهد و مجبور نباشد اقدام به ریسکهای غیرضروری کند.
  • دارای نتایج ملموس و قابل اندازه گیری باشد.
  • کار دارای هدفهای عینی صریح و ساختار سازمانی مشخص و تعریف شده باشد.
  • فرصت کافی برای آماده کردن خود داشته باشد.
  • به وی مسؤولیت های بیش از پیش و فزاینده بدهد.
  • در محیط کار به داوری ها و تجربه های او بهای کافی داده شود.
  • این امکان را داشته باشد که به هدفهای تعیین شده برسد و نتایج کافی در اختیارش قرار گیرد.

اوقات فراغت

برای ISTJها آرام گرفتن و استراحت کردن دشوار است. در نظر آنها کارهای لذت بخش، مولد و سودآور نیست. آنها دوست دارند اوقات خود را صرف کاری سودمند کنند که درآمدی به دست دهد. مثلا کار با یک کامپیوتر برای آنها اسباب مسرت می شود. آنان از اینکه در دل طبیعت باشند لذت می برند و متوجه بسیاری از جزئیان واقع در پیرامون خود می شوند. سادگی را دوست دارند و از سرگرمیها و غذاهایی استقبال می کنند که اقتصادی و غیر تجملی باشد.

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

شخصیت چیست؟

وقتی سخن از شخصیت به میان می‌آید، تعاریف گوناگونی در ذهن ما مرور می‌شوند. از آنجایی که شخصیت یک مفهوم کلی است همانند همه مفاهیم کلی و اساسی، تعریف مشخصی را نمی‌توان برای آن در نظر گرفت. چرا که بینش و باور درونی هر فرد بر روی تعریفی که از شخصیت ارائه می‌دهد متفاوت از دیگری است. ا

شخصیت از دیدگاه روانشناسان نیز مختلف تعاریف متعددی دارد. به همین دلیل است که روانشناسان هنگام بحث در مورد شخصیت بیش از هر چیز دیگری به تفاوت های فردی توجه دارند. زیرا این تفاوت‌های فردی، منشا ایجاد تمایز یک فرد از افراد دیگر است. از این رو در این مطلب از درمانکده قصد داریم اطلاعاتی در خصوص این که شخصیت چه مفهومی دارد را با شما در میان بگذاریم.

تعریف شخصیت

لغت شخصیت (personality) از ریشه لاتین (persona) که به معنی “نقاب و ماسک” است گرفته شده است. در این نوشته در مورد بهترین تست های شخصیت کاملا توضیح دادیم. ریشه لاتین این کلمه اشاره به ماسک و نقابی دارد که بازیگران یونان و روم قدیم به صورت خود می زدند. با گذشت زمان نیز معنای آن گسترده تر شده است و به نقشی که بازیگر یک فیلم به ایفای آن می‌پردازد گفته می‌شود. اما در مجموع می‌توان گفت :شخصیت مجموعه‌ای از بینش، باورها و اعتقادات هر فرد است. که با صفات و ویژگی‌های رفتاری همراه می‌شود که نسبتاً پایدار و آموخته شده باشد.

منظور از آموخته شدن نیز مجموعه‌ای از رفتارهایی است که باید در طول زندگی و مخصوصاً در سال‌های اولیه زندگی به انسان آموخته شود. بنابراین ویژگی‌های وراثتی و ژنتیکی و آنچه که به صورت خودکار مانند ضریب هوشی و … در وجود یک انسان شکل می‌گیرد، به شخصیت انسان مرتبط نیست و یا به عبارت دیگر در تعریف آن قرار نمی‌گیرند.

شخصیت شناسی

منظور از عبارت نسبتاً پایدار در تعریف شخصیت نیز این است که وقتی یکی از ویژگی های یک فرد، شاد بودن اوست. بنابراین این فرد در گروه افرادی که از نظر روانی شخصیتی شاد دارند قرار می‌گیرد. اما اگر این فرد تحت شرایط خاصی مانند از دست دادن یکی از عزیزان خود برای مدتی غمگین و حتی به نوعی افسرده می‌شود. هر چند ویژگی روانی آن شخص در حقیقت شادی است اما باید در نظر داشت که موضوع غمگین بودن او موقتی و یک واکنش کاملا طبیعی است.

به عنوان مثال دیگری فردی را تصور کنید که انسان بسیار آرام و صبوری بوده و از امنیت و ثبات شخصیت خاصی برخوردار است. ولی این فرد تحت شرایط ویژه‌ای خشمگین و عصبانی می شود و از کوره در می‌رود. این خشم و عصبانیت گذراست و در واقع ویژگی شخصیتی این فرد همان آرامش است. علت این تغییر رفتار نیز ناشی از آن است که صفات انسان‌ها به صورت طیفی است که هر فرد با توجه به ویژگی‌های خود از نظر شخصیتی هر فرد در جایی از آن قرار می‌گیرد.

  • حسین کرمی
  • ۰
  • ۰

 

افراد اعصبانی

رای همه ی ما اتفاق افتاده است که بعضی اوقات عصبانی شویم یا حداقل با افراد عصبانی روبرو شویم.
شرایط بسیار سخت است خصوصا اگر شخص عصبانی بی منطق هم باشد.
زمانی که فرد با عصبانیت با ما صحبت می کند واکنش ما در برابر او هم بیشتر حالت تهاجمی پیدا میکند ولی آیا این بهترین نحوه ی برخورد با شخص عصبانی است؟
در ادامه ی مقاله در مورد ۲۰ تاکتیک برای برخورد با افراد عصبانی را به شما معرفی می کنم.

۱. به آن ها گوش دهید

گوش دادن مرحله ی اول مقابله با افراد عصبانی است.
همه دوست دارند که حرف هایشان شنیده شود. هیچ تضمینی وجود ندارد که شما به فرد مقابل گوش ندهید و پیشرفتی در برابر رفتار آنها صورت گیرد.
در زمان گوش دادن دقیقا به حرف هایی که او می گوید گوش دهید و نه به حرف هایی که قرار است به او بعدا تحویل دهید.

۲. در مقابل افراد عصبانی و پرخاشگر خونسردی خودتان را حفظ کنی

وقتی که شرایط بحرانی و غیر معمول است، براحتی شرایط بر ما غالب می شود.

سعی کنید که چند نفس عمیق بکشید تا از عصبانیت شما کاسته شود.

۳. قضاوت را کنار بگذارید

در مواجهه با افراد عصبانی قضاوت را کنار بگذارید زیرا شما نمی دانید که قرار است چه اتفاقی بیافتد.

اگر شخص رفتارش غیر معقول است شاید به این دلیل باشد که او از چیزی ترسیده است یا احساس می کند قرار است آسیبی ببیند.

۴. محترمانه رفتار کنید

مهم نیست که طرف مقابل شما چه برخوردی دارد، اهانت یا بی احترامی کردن شرایط را درست نمی کند.

در واقع ما باور داریم که اگر مثل خود آنها رفتار کنیم از شان خودمان کاسته ایم.

۵. چه نیاز های پنهانی وجود دارد؟

توجه داشته باشید که شخص می خواهد چه چیزی را بدست بیاورد یا اینکه از چه چیزی بیزار است؟

 

۶. از آنها نخواهید که آرام باشند

وقتی به افراد عصبانی می گوییم که آرام باش، آنها بیشتر عصبانی می شوند.

بلکه بهتر است از آنها بپرسیم که چه چیز باعث عصبانیت آنها شده است.

افراد عصبانی

 

۷. آیا کسی هست که به شما کمک کند؟

اگر سر کار هستید و مشتری عصبانی دارید دنبال همکاری باشید که بتواند کمکتان کند.

 

۸. گفتن “می فهمم چی می گی” اوضاع را بهتر نمی کند

به جای آن می توانید بگویید یکمی بیشتر توضیح بده تا بفهمم چی شده

 

۹. در مقابل افراد عصبانی نخندید

خندیدن شما باعث می شود فرد عصبانی و پرخاشگر فکر کند که دارید او را مسخره می کنید.

 

۱۰. رفتار دفاعی نداشته باشید

می دانم که بسیار سخت است در مقابل افراد عصبانی و پرخاشگر که رفتار بدی با ما دارند ساکت باشیم و مقابله نکنیم.

می خواهیم که از خودمان دفاع کنیم ولی نباید فراموش کنیم که او هم عصبانی است.

و رفتار مقابله جویانه مسئله را حل نمی کند.

مسائل را شخصی نکنید و به خود نگیرید. (می دانم گفتنش آسونه)

 

۱۱. خشم را با خشم جواب ندهید.

بالابردن صد و انگشت اتهام رو نشانه گرفتن و حرفهای بد زدن فقط آتش هیاهو را بیشتر می کند.

با صدای پایین و با آرامش صحبت کنید.

۱۲. سعی نکنید که بخواهید او را متقاعد کنید یا با او مشاجره کنید.

 

۱۳. فاصله بین خودتان و او را حفظ کنید.

یه صورت ناخودآگاه شاید بخواهیم که نزدیک فرد عصبانی شویم و با قرار دادن دستمان بر روی شانه یا دستش سعی کنیم که او را آرام کنیم، شاید در شرایط دیگر خیلی خوب باشد.

ولی زمانی که فرد عصبانی است از لمس کردن شخص خودداری کنید زیرا ممکن است باعث سو تفاهم شود.

 

۱۴. گفتن جملاتی مثل “من معذرت می خواهم – سعی می کنم مسئله رو حلش کنم” باعث خنثی شدن شرایط می شود و کمک شایانی به ما می کند.

 

۱۵.  مرز و محدودیت را مشخص کنید.

با وجود اینکه همه ی شرایط بالا ما را تشویق می کند که به فرد خوب گوش دهیم و شرایط را آرام کنیم ولی ما هم حق هایی داریم..

ما حق داریم که قاطع باشیم و بگوییم ” لطفا با من اینجوری صحبت نکن “

 

۱۶. به غریزه ی خود اعتماد کنید

اگر حس می کنید که شرایط سخت شده است و به سراشیبی افتاده است بهتر است که کاری انجام دهید که در امان باشید.

 

۱۷. یک جواب همه ی مسائل را حل نمی کند.

شما باید از خود انعطاف پذیری نشان دهید. گرچه ثابت شده که این تکنیک ها در شرایط بحرانی مفید واقع شده اند ولی هر شخصی برای خود منحصر بفرد است و ممکن است رفتار متفاوتی از خود نشان دهد.

 

۱۸. بپرسید

بعد از اینکه این وضعیت تمام شد در مورد شرایط با شخصی گفتگو کنید و از او نظر بخواهید.

 

۱۹. خود را از استرس خالی کنید

شما باید عکس العمل طبیعی خود را برای مدتی در حالت توقف نگه دارید.

شاید بهتر باشد که الان برای تخلیه آدرنالین خود بروید بیرون هوا بخورید. اجازه ندهید که خودخوری کنید.

 

۲۰. از خودتان تقدیر کنید که توانستید در این شرایط بد باشید.

در برابر کسی که احمق است و رفتار ناشایستی دارد، کاری انجام ندهیم انرژی زیادی از ما خواهد گرفت.

 

  • حسین کرمی